جنگ خدایان.
پوسایدون، آتنا، آپولو، افرودیت، آرس، دیونیسوس، هفائستوس، آرتمیس، هرمس.
نه خدا به من خیانت کرده اند. هر هفت سال، یک هفته وقت دارید تا این خدایان فانی را شکار کنید و قدرتشان را به چنگ بیاورید. آگون تا زمان زنده ماندن آخرین خدا ادامه خواهد داشت.
این چیزی بود که قرن ها پیش زئوس به فانی های المپیوس نوید داد.
لور هرگز نمی خواست به آگون برگردد. گذشته ی تاریک و آینده ی پر از ترس پیش رویش فرصت زندگی را از او گرفته بود. اما سرنوشت، رهایش نمی کند.
کاستور، دوست دوران بچگی اش بعد از هفت سال برمی گردد اما حضور یک الهه، خدای خرد و جنگاوری، آتنا دختر زئوس زندگی لور را برای همیشه عوض می کند. حالا او دنبال انتقام خانواده اش است و حاضر است برای کشتن وارث خدای جنگ، اریس، هر کاری بکند.
خیلی خوب بود تعلیق خوبی داشت و پایان جالبی💪 البته به نظرم باید قبل خوندنش یه ذره آشنایی با اساطیر یونانی داشته باشیم من قبلا مجموعه های پرسی جکسون و قهرمانان المپ رو خونده بودم برای همین داستان رو خیلی دوست داشتم
1
چاپی دویست هزار الکترونیکی اش صدوسی هزار همین قدر طنز