ظریف افندی یکی از نقاشهای دربار گم شده است. شوهرعمه، به کارا ماموریت میدهد که او را پیدا کند. در کنار آن از او میخواهد که در کار تهیۀ کتابی که از اصول نقاشی غربی پیروی میکند، به او کمک کند. در این میانه شوهرعمه نیز به دست قاتل کشته میشود. کارا در جست وجوی قاتل به پروانه، زیتون و لک لک سه همشاگردیاش سر میزند و در نهایت هویت قاتل را از میان یکی از این سه نفر، مییابد.