جمعی از ایشان که پیشرفتهای اقتصادی را عامل تحولات سیاسی و مذهبی میدانند برآنند که کشف قارّهی آمریکا به همّت کریستوف کلمب و کشف دماغه امید به همّت «واسکودو گاما» در قرن پانزدهم نظام اقتصادی جهان را دگرگون کرد. پیدا شدن منابع بیکران ثروت و گشوده شدن راههای تازه بازرگانی به سرمایهداری امکان داد تا از آن پس به آهنگی بیسابقه رو به گسترش بگذارد و بر نیروهای مخالف خود که از همه آنها مهمتر فئودالیسم بود چیره شود و این تحوّل به زودی مایهی ناتوانی سازمانها و نهادهای سیاسی پاسدار منافع فرمانروایان دیرین گشت. نتیجهی همهی این دگرگونیها پیدایی دو جنبش بزرگ رنسانس (نوزایی) و رفورم (اصلاح) بود که زندگی معنوی اروپاییان را جهتی تازه بخشید و ذهنشان را از بندهای تقلید و تعصب رهاند.