زن اول: آهان، آره طبیعتاً، تعدادی از انسانها! یعنی همهی فقرا و بیچارهها که تو باهاشون همدردی میکنی، آره، درسته! میدونی واسه چی من تو رو باور نمیکنم؟ واسه اینکه تو خودت فقیر بودن رو انتخاب کردی. واسه اینکه نگاهت سطحیه و از جامعهی ثروتمندها میآیی. تو یکی از اونها نیستی، این فقیر بودن برات جذابه و تو برخلاف اون چهل و پنج میلیون برده و همهی اون بیخانمانها، هروقت خواستی میتونی دیگه اون ادا رو درنیاری و بری سراغ یه شغل واسه خودت که چیزهای بهتری واسه خودت به دست بیاری، مثل همون اتاق مشترکت وسط شهر که کمکم داره رونق میگی ره.