عروسکخانه (۱۸۷۹) دومین اثر در چرخه پدیدارشناسی ذهن و سیر جدل تاریخی برای رسیدن به آگاهی های متفاوت است. این نمایشنامه را «باد شمال» درام مدرن خوانده اند که با وزیدنش به قاره اروپا و امریکا «نمایشنامه های شبه شکسپیری فاخر و ملو درام های خوش تراش فرانسوی» را از عالم تئاتر رفت و صحنه را از بی مایگی پالود.
از این منظر و در زمان ایبسن، عروسکخانه همان نقش «تئاتر بی رحمی» آرتو در دهه ۱۹۳۰ را داشت: اعتراض به تئاتر خوش ساخت، بی آزار، و عوان پسند برخاسته از زندگی میان مایگان.
مقیاس های ایبسن برا ی استفاده از بن مایه «عروسک» در آثارش بسیار گسترده و کلان است. به همین دلیل، عروسکخانه تنها ماجرای «عروسک» بودن نورا نیتس؛ اینجا ایبسن به عمق یک معضل اجتماعی اشاره میکند و از فرهنگ عروسک پرور سخن میگوید.