در شهر کوچکی در سانتا سیسیلیا، پسری به اسم میگِل ریوِرا زندگی میکرد.
خانوادهی بزرگ و پرجمعیت ریورا رو به عنوان بهترین کفاشهای اون ناحیه میشناختن.
این شغل خانوادگی از زمان ماما ایمِلدا،نسل به نسل توی خانواده چرخیده بود.
زن بیچاره زندگی پر فراز و نشیبی داشت،همسرش یک نوازنده و موسیقیدان فوقالعاده بود، اما مدت کوتاهی بعد از اینکه دختر کوچولوشون به دنیا اومد اونها رو رها کرد و برای بدست آوردن شهرت بیشتر از اون شهر رفت.
اون دختر کوچولو ماما کوکو، مادرِ مادربزرگ پسرک بود.
مردم شهر هر سال توی جشن روزِ مردگان دور هم جمع میشن و با گذاشتن عکسهای کسانی که از دست دادن روی میز مخصوص، به یاد اونها هستن.
عکسها حتما باید روی میز باشن تا اونها بتونن از سرزمین مردگان عبور کنن و برای دیدن عزیزانشون بیان.