بعضی کتابها نامهای با مزهای دارند بااینحال متنشان عمیقتر و تفکربرانگیزتر از تصور است؛ کتاب «راهبی که فراریاش را فروخت» (The Monk Who Sold His Ferrari) از همین دسته است. یکی دیگر از آثار نویسندهی مشهور رابین اس. شارما (Robin S. Sharma) این کتاب با این نام جالب است. در این کتاب نویسنده میکوشد با زبانی جذاب و ساده داستانی را برای شما روایت میکند. کافی چند خط را بخوانید تا نتوانید آن را رها کنید. اما چه چیز این داستان چنین جذاب میکند؟ این داستان حکایت شجاعت و رهاکردن وضع موجود است. نویسنده با الهام زندگی خود، با زبان داستانی به شما میآموزد که چگونه باید برای بنا کردن تجارت و کسبوکار شخصی خود، باید خطر کردن و به مقصود رسید. داستان بر پایهی گفتوگوهای میان دو شخصیت است. یکی از شخصیتها داستان سفر روحانی خود را در سفر ماجراجویانهاش در کوههای هیمالیا تعریف میکند.
شارما کتاب را بیش دو دهه پیش در سال ۱۹۹۹ نوشته و منتشر کرده و از آن زمان تاکنون در زمرهی کتابهای پرفروش داستان و رمان انگلیس و خودیاری بوده است. کتاب در ایران چندین بار ترجمه شده است. یکی از این ترجمهها، به همت خانم فرنوش کرمی و از انتشارات کتابسرای نیک انتشار یافته است.
رابین اس شارما در سال ۱۹۶۴ در بندر هاکسبری کانادا به دنیا آمده است. این نویسنده در خانوادهای بااصالت هندی بزرگ شده است. او در دانشگاه دالهاوزی حقوق خوانده تا سالها نیز در این حرفه فعال بوده است. شارما با رها کار خود به عنوان وکیل، وارد عرصهی نویسندگی شد. اولین کتابهای خود را با هزینهی شخصی منتشر کرد. با این حال، رفتهرفته به عنوان نویسنده و سخنران انگیزشی و توسعهی کسب وکار خود را مطرح کرد. شناختهشدهترین اثر وی همین کتاب راهبی که فراریاش را فروخت است. او در حال حاضر مدیر شرکت خود، کمپانی بینالمللی شارما است. همچنین به عنوان مشاور و مربی مدیریت نیز با شرکتهای بزرگ جهان همکاری میکند. بسیاری دانشکدههای تجارت و مدیریت از شارما برای ارائه سخنرانی یا دورههای کوتاهمدت دعوت به همکاری میکنند.
این نویسنده فعال دهها کتاب و صدها مقاله منتشر کرده است. این کتابها بهصورت چاپی، الکترونیکی، صوتی و ویدئویی در دسترس قرار دارند.
کوتاه آمدم: «بسیار خب، بگو بیاید، شاید معاملهی خوبی باشد.» در اتاقم بهآرامی باز میشد. وقتی کامل باز شد، مردی حدوداً سیساله با لبخند ظاهر شد. قدبلند، لاغر، عضلانی و سرشار از سرزندگی و انرژی. مرا یاد بچههای کامل و بیعیبی میانداخت که با آنها به دانشگاه حقوق میرفتم، بچههایی از خانوادهای کامل با خانهها و ماشینها و پوست چهرههایی عالی. اما جدا از قیافهی جوان و باطراوتش، مهمان عجیبی بود. آرامشی درونی به او شخصیتی خدایی بخشیده بود و چشمانش. چشمانی آبی و برنده که به سمت من نشانه رفته بود، مانند تیغی که به گوشت تازه و نرم صورت جوانی برخورد میکند که برای اولین اصلاحش هیجانزده است.
با خودم فکر کردم: «شاید از آن وکلای زیرکی باشد که میخواهد شغلم را از چنگم در بیاورد.»
«عجب! چرا آنجا ایستاده و مرا نگاه میکند؟ امیدوارم آن پروندهی بزرگ طلاقی که هفته پیش برنده شدم، مربوط به زن او نباشد. با وجود همهی این احتمالات، شاید زنگ زدن به نگهبان فکر احمقانهای نباشد.»
مرد جوان همینطور به من نگاه میکرد، همانطور که بودا با مهربانی به بندهاش مینگرد. پس از سکوتی طولانی و ناخوشایند، به طرز عجیبی با لحنی آمرانه، صحبت کرد.
پس از خواندن این کتاب دوستداشتنی نباید متوقف شد و به کندوکاو در دنیای چنین کتابهایی باید ادامه داد؛ بنابراین خوب است که چند کتاب دیگر شبیه به اثر حاضر را پیشنهاد دهیم:
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۷۰ مگابایت |
تعداد صفحات | 236 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۷:۵۲:۰۰ |
نویسنده | رابین اس شارما |
مترجم | فرنوش کرمی |
ناشر | انتشارات کتابسرای نیک |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The monk who sold his ferrari |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۳/۰۹ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من کتاب روانشناسی زیاد نمیخونم بیشتر رمان میخونم، این ب نظرم کتاب بدی نبود ولی ی چیزایی گفته بود ک فک کنم خودتون هم میدونین. در کل خوب بود. در قالب داستانه، ی راهبی ک وکیل بوده و فراری داشته و میفروشه و میره راهب میشه، و خیلی جوون میشه و حالش خوب میشه و حالا راهکار هارو برای همکارش یا دوستش (یادم نیس) داره میگه.
دستورالعمل های فوقالعاده برای رشد شخصیت و مهربان تر بودن