فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۰۶ مگابایت |
تعداد صفحات | 344 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۱:۲۸:۰۰ |
نویسنده | پیتر سوانسون |
مترجم | علی قانع |
ناشر | انتشارات کتاب کولهپشتی |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The Kind Worth Killing: a novel, 2,015 |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۲/۲۶ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 65,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
خب خب الان کتاب رو تموم کردم. یه چند تا نکته هست که باید بگم: این رمان اصلاً چیزی نیست که به همه پیشنهاد بدم. اصلاً همه پسند نیست و سلیقه خاصی رو میطلبه. بشدت رمان اعصاب خرد کنی هستش هیچ تعادلی بین کاراکتر های اصلی و آنتاگونیست ها وجود نداره و همه شخصیت های کلیدی (غیر از اون کارآگاهه) شرور هستن و به قدری شخصیت تاریکی دارند که حتی توی دسته ضدقهرمان ها هم قرار نمی گیرند اگه شما از اون افرادی هستید که دوست دارید داستان یه جبهه مثبت و یه جبهه منفی داشته باشه، اصلاً این کتاب رو پیشنهاد نمی کنم یکی از چیز هایی که من رو خیلی اذیت کرد، این بود که نویسنده خیلی در مورد احساسات درونی کاراکتر ها حرف نمیزد (به غیر از چند لحظه کوتاه) برای همین همه کاراکتر ها به حالتی غیر انسانی سرد و بی روح بودند که این باعث میشه اول با هیچ کاراکتری همذات پنداری نکنی و دوم فضای کلی داستان هیچ روح و رنگی نداشته باشه مشکل بعدی این بود که کاراکتر های فرعی زیادی معرفی شده که توی داستان نقش خاصی ندارن و فقط مخاطب گیج میشه و اما لیلی...تا حالا از هیچ شخصیت اصلی توی یک رمان اینقدر منزجر نشده بودم: (اسپویل) 👇 لیلی: زنده ماندن یعنی همه چیز معنای زندگی همین بود و گرفتن زندگی دیگران به هر روشی بهترین راه ابراز زنده بودن بود. (یا خدا این دیگه چه جور هیولائیه!!) یه همچین تفکری ضدقهرمان نمیسازه بلکه شرور میسازه. اما این دلیل اصلی تنفر من نبود دلیل اصلی این بود که لیلی از همون اول آدم و حیوون میکشت، هیچ آدمی نمی تونه از زمان تولد یه همچین شخصیتی داشته باشه مگه اینکه در طول زندگیش با بلا هایی که سرش اومده این مدل اندیشه رو بدست بیاره برای همین زیاد منطقی درنمیاد. و هیچ انگیزه درستی به مخاطب نمیده: بهم خیانت کرد من کشتمش! فلانی رو کشت من کشتمش! یه نفر رو مجبور کردم فلانی رو بکشه، بعد از اینکه کشتش منم اون رو کشتم! گفت بالا چشت ابروئه منم کشتمش! زهرمارِ (منم کشتمش)!!
نظر کلی که میتونم راجب این کتاب بگم این هست که مورد پسند هر کسی نیست قطعا از خوب ترینش و بدترین هم فاصله دارع باید بگم اول کتاب فکر میکردم قابل پیشبینی هست که چی مبشه و اینا و تا صفحه ۲۰۰ با خودم کلنجار میرفتم که چرا این کتابو خریدم تا اینکه هرچی میخواندم بیشتر از عمق داستان خبردار میشدم که چقدر دارک و تاریکیه و یه چیزیکه منو اذیت میکرد شخصیت لی لی بود اینکه چقدر راحت ادم رو مبکشت نویسنده هم زياد تعریفی نکرده بود اینکه چطوری واقعا چطوری این اندیشه رو بدست اورده بود یعنی به میزانی که باید مبشد تعریف نکرده بود برام یکمی آزاد دهنده بود که چقدر راحت ادم میکشه کلی این کتاب سبک مورد علاقه من نبود چون اندیشه شخصیت هایش منو اذیت میکرد نظر کلی بگم ارزش یه بار خواندن رو دارع شاید شاید هم نداشته باشه برای هرکس متفاوته ولی برای منی که زیاد پلیسی و جنایی نمیخواندم یکمی آزاردهنده بودد باز میگم بستگی به سبک خودتون داره ممکنه خوشتون بیاد یا نه فرق داره برای هرکس
داستان درگیر کنندهای داره ،وقت تلف نمیکنه و از ابتدای داستان خواننده رو جذب میکنه ،تقریبا داستان منطقی پیش میره ،و انتهای قصه هم قابل قبول هست ،کلا خوب بود ،در مورد سانسور پرسیده بودن به نظر من حذفیات قابل توجهی نداره یا اگر هم سانسوری داشته محسوس نیست و به داستان ضربهای نزده
با این که از شیوه شروع داستان خیلی خوشم اومده بود ولی بعدا خیلی افت میکنه روند داستان نزولی میشه به نظرم و وسطاش خیلی حوصلم سر رفت فقط میخواستم تموم بشه بره پی کارش و اینم بگم فقط خود قضیه نیس که حوصله سر بر میشه من از قلم نویسنده هم خوشم نیومد
اولین باربود ازین مترجم و نویسنده میخوندم و امیدچندانی نداشتم اما حسابی جفتشون غافل گیرم کردن ترجمه عالی بود شخصیت پردازی عالی پایان بندی عالی دوسشداشتم و لذت بردم :)
غیر قابل پیش بینی بود ولی از وسطاش یکمی اون جذابیتشو از دست میده،جلد دومش هم تازه اومده
بدترین کتاب جنایی موجود نیست، اما از بهترینشون هم فاصله زیادی داره.
مردی تصمیم میگیره همسر خیانتکارش رو به قتل برسونه.
ایا سانسور شده؟