در سال ۵۵۰ پیش از مبدأ تاریخ، یعنی در همان اوقاتی که عالم شرق قدیم زیر ضربههای جانانه کورش بزرگ خرد میشد، در خانه ویشتاسپه) پسر شاهزاده ارشامه، از بستگان خاندان سلطنتی هخامنشی، فرزندی متولد شد، که او را داریوش نامیدند. داریوش بدین نحو در حد فاصل دو دوره تکامل انسانی پا به عرصه زندگی نهاد. در همان موقعی که ملت و خاندان او مدارج قدرت را میپیمودند.
این چنین واقعهای فال نیکی بود برای مردی که روزی در اوج تکامل ملت خود قرار داشت و با آن نقطهی اعلای یک تکامل تاریخی را تشکیل میداد. مقدماتی که توشه راه او بودند. راهی، که در سرنوشت عالم اینقدر مؤثر بود و در واقع در دورهی بلافاصله قبل از وی ریشه دوانیده بود. بالنتیجه در هنگام تجلی داریوش باید، نظر را متوجه پشت سر ساخت و در دورههای قبل از او نگریست. در آن زمانی، که دورهی کهنهای بسته میشد و دورهی نوی پدیدار میگشت.