در خردسالی، از همان زمان که آموزگار در مدرسه الفبا و مقدمات خواندن را تعلیم میداد، پدرم به من فرانسه آموخت، و در این راه چنان اهتمام و بذل مساعی میکرد که در مدتی قلیل آن زبان را فرا گرفتم. «خاک بر آن بزرگ خوش باد.»
کمکم آشنایی به زبان مرا به مطالعهی کتب فرانسه شایق کرد، هرچه بیشتر میخواندم آتش شوق و اشتیاق تیزتر میشد تا به حدی که علاقهای مفرط نسبت به ادبیات فرانسه در نهادم جایگزین گشت و به تدریج و در ضمن تحصیلات متوسطه و عالی به تعقیب این رشته همـت گماردم، و در همین دوران تحصیلی تعداد زیادی کتابهای مختلف از ادبی، علمی، انتقادی، و غیره ترجمه کردم.
چندی قبل یکی از دوستان در کتابخانهی شخصی این جانب قسمتی از ترجمهها را دید، از من خواست تا به انتشار آنها مبادرت ورزم، من نیز نظر به مراتب علمی و احترامیکه به فضل و دانش این مرد قائلم سخنش را پذیرفتم.