نمایشنامهٔ من هستم گیلگمش مجموعهای از هفت نمایشنامه با نامهای بیهقی و عوفی هر دو تو را نوشتهاند، من کاتبم، شاهزاده مرده است، بانی بنوک، روزی محرری، من نوغانیام، حجره خودرشید و من هستم گیلکمش است. تشکری سعی کرده است در نمایشنامههای خود به سبک خراسانی ادای احترام کند و به جز بهرهگیری از زبان این سبک، از شخصیتهای آن دوره مثل بیهقی و عوفی در نمایشنامهٔ خود استفاده کند. در نمایشنامهٔ دوم هم به دوران تیموریان رفته و سعی کرده فضای هنری آن زمان را توصیف کند. نمایشنامههای تشکری اغلب، زبانمحور هستند تا فضامحور؛ یعنی نویسنده برای روایت نمایش بیشتر متوسل به زبان بوده تا خلق و چینش صحنه. به همین دلیل خواندن این نمایشنامه از لحاظ زبانی بسیار دلچسب است.
در نمایشنامهٔ سوم، با فضای امروز مواجهیم. جنگ، نویسندگی و فداکاری و ایثار از موضوعات اصلی این بخشاند. نمایشنامهٔ چهارم هم در دنیای معاصر میگذرد و تیمارستان و زورخانه و سالن بیلیارد از فضاهای اصلی آن هستند. نمایشنامهٔ پنجم در مکانِ نوغان و نمایشنامهٔ ششم در زمانِ قاجاریه میگذرد و روایت میشود. و در نهایت، در نمایشنامهٔ آخر هم شخصیتهایی چون جان نیکسون، فیلیپ راث و ارنست همینگوی در دنیایی تخیلی حضور دارند.