خانم بنت تنها یک هدف در زندگیاش داشت آن پیدا کردن همسری برای دخترانش بود. آخر کتاب خوشایند است، چرا که در نهایت نقشههای او نتیجه می دهد و هر سه دخترش ازدواج می کنند. دختر بزرگش جین که نسبت به بقیه شیرینتر و دوستداشتنیتر است، دختر دیگر الیزابت که زرنگ، سرحال و پرنشاط است و کوچک تر از همهی دخترانِ خانواده، لیدیا که به نسبت خواهران دیگرش خردمند و آینده نگر نیست.
شاید بهترین اثر از بین داستانهای عاشقانهی آستن داستان عاشقانه الیزابت و دارسی مغرور و بی عاطفه را می توان نام برد. تیتر اصلی کتاب غرور و تعصب از ویژگیهای بارز قهرمانانه قصه که همان آقای دارسی و الیزابت میباشند اتخاذ شده است. عشق آنها فقط در زمانی بروز می یابد که این دو به گونهای بر موانع اصلی عشقورزی پیروز می شوند....