فرگال یک اژدهای دوستداشتنی است، اما وقتی کسی به او میگوید که چهکاری انجام دهد، عصبانی میشود و از کوره در میرود.
فرگال شام را میسوزاند (یعنی واقعا شام را به آتش میکشد)، دروازهی زمین فوتبال را خاکستر میکند و خیلی واضح است که نمیتواند بازی تختهای آرام بکند... فرگال میفهمد که همهی حیوانات از روشهای هوشمندانهای برای آرامشدن هنگام عصبانیت استفاده میکنند، مخصوصا اژدهاها....