0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  آدمکش حرفه ای، کتاب هفتم نشر طلوع ققنوس

کتاب آدمکش حرفه ای، کتاب هفتم نشر طلوع ققنوس

آدمکش خندان

کتاب متنی
فیدی‌پلاس
نویسنده:
درباره آدمکش حرفه ای، کتاب هفتم
معرفی کتاب آدمکش خندان - آدمکش حرفه‌ای جلد هفتم کتاب آدمکش خندان - آدمکش حرفه‌ای جلد هفتم، رمانی تخیلی برای نوجوانان به قلم یو وو است که داستان قاتلی تحت تعقیب را روایت می‌کند و ادامه‌ی ماجرای لیولا و کایسر را به تصویر می‌کشد. جلد ششم کتاب آدمکش حرفه‌ای در این بخش به پایان رسید: اولین کسی که واکنش نشان داد و این کلمات را به زبان آورد، فردی از میان تائوئیست‌ها نبود، بلکه دیلایت خشمگین بود. او فوری به داخل اتاقش برگشت تا نیزه‌اش را بیاورد. کایسر با بی‌خیالی بیرون آمد و وقتی آن چیز را دید شوکه شد. «لعنتی! این دیگه چیه؟» «دیلایت...» لیولا از شنیدن اهریمن مخوف از زبان دیلایت شوکه شده بود. اگر او نمی‌دانست که دیلایت بومی این دنیا نیست فکر می‌کرد که او یک جنگجوی پرهیزکار است. کایسر شانه‌هایش را بالا انداخت. «به همین‌ خاطر به نیروی کار بی‌جیره‌ومواجب تبدیل شدیم. چون یه یاروی زودجوش بین‌مون هست. دیلایت این حوالی خیلی مشهوره. همه اون رو بلوسی لنسر صدا می‌کنند. به ‌نظر من اسم بی‌معنی اما دیلایت به این چیزها اهمیتی نمی‌ده.» سپس دیلایت خیلی سریع با در دست داشتن یک نیزه، در حالی که لباس جنگجویان را به تن داشت، برگشت. او به همراه تعداد زیادی از شاگردان فریاد کشید و به‌سمت آن چیز کروی سبزرنگ دوید. لیولا با سردرگمی به کایسر نگاه کرد. کایسر گونه‌اش را گرفت و گفت: «شاید تیم کوچولوی دردسرسازان آکلان‌مون این دنیا رو متحول ‌کنه و با اینکه هیچ‌کدوم از ما رهبر نیستیم.» گردهمایی هنرهای رزمی... بهتر نیست که تکمیل نشود؟ لیولا شروع کرد به سبک‌وسنگین کردن این مسئله در ذهنش. آدمکش خندان (Kill no more) نوشته‌ی یو وو (Yu Wo) جلد هفتم از مجموعه‌ی ۱۳ جلدی است که داستان هیجان‌انگیز و جذابی دارد. در بخشی از کتاب آدمکش گریان می‌خوانیم: کایسر سینه‌اش را جلو داد و با لحن محکمی‌ گفت: «... برقراری عدالت وظیفه منه. نیازی نیست ازم تشکر کنید.» لیولا سرش را کج کرد و به کایسر نگاه کرد. کایسر بعد از تمام کردن حرفش، لب‌ولوچه‌اش را آویزان کرد. «می‌دونم آن یارو فقط با نگاه کردن به اونا، چی داره می‌گه.» لیولا ناگهان چیزی را بر روی پایش احساس کرد. او به پایین نگاه کرد و دید که باولیلانگ دوباره به‌شکل بچه در آمده و محکم پای او را گرفته. البته اژد‌های سفید توی آسمان هم دیده نمی‌شد. همه سرشان به دیلایت گرم بود و هیچ‌کس متوجه گم شدن اهریمن دوم نشد. دیلایت به‌همراه مردمی‌ که دنبالش بودند، با فلیمزکوچولو به داخل برج برگشت. درماندگی در صورتش موج می‌زد. شاید به این خاطر که نمی‌دانست باید با مردمی‌ که دنبالش می‌آمدند چیکار کند! به‌ویژه آن شخصی که لباس قرمز روشن پوشیده و صورتش را با لایه ضخیمی‌ از آرایش پوشانده بود. او چندین عکس دختر همراهش بود و دهانش اصلاً از حرکت نمی‌ایستاد. هر ثانیه چندین جمله را به زبان می‌ آورد. او کسی بود که محلی‌ها به آن دلاله ازدواج می‌گفتند. کایسر با دیدن ‌این جمعیت، تفنگش بزرگش را به‌دست گرفت و بالا آورد. بووووووم!
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
893.۶۲ کیلوبایت
تعداد صفحات
149 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۴:۵۸:۰۰
نویسندهیو وو
مترجم آرمان دیانت مهر
ناشرطلوع ققنوس
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۱/۰۱/۲۲
قیمت ارزی
3 دلار
قیمت چاپی
85,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۸۹۳.۶۲ کیلوبایت
۱۴۹ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
5
از 5
براساس رأی 1 مخاطب
5
100 ٪
4
0 ٪
3
0 ٪
2
0 ٪
1
0 ٪
5
(1)
20,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
آدمکش حرفه ای، کتاب هفتم
آدمکش خندان
طلوع ققنوس
5
(1)
20,000
تومان