چطور یک کوارتِربَک سابق دانشگاه که محکوم به حبس ابد شده بود دنیایش را دگرگون کرد؟
داستان دیمن وست یکی از آن داستانهای پشتکار، ایمان و بهبودی علیه چالشهای بزرگ است. به واسطهی تلاشهای خستگیناپذیرش برای اینکه با شرح تکاندهندهی رشد شخصی، الهامبخش افراد از تمامی طبقات جامعه باشد، به نمونهی رهبری خدمتگزار تبدیل شده است.
نمایندهی تغـییر زندگینامه یک ورزشکار است که درگیر اعتیاد و بعد دزدی میشود و در طی گذراندن دوران زاندانی به رشد شخصی و به رسالت زندگیش میرسد و نه تنها زندگی خود بلکه زندگی خیلی دیگر از زندانیها را تغییر میدهد.
دیمن وست در کتاب مینویسد هدف من این است که به جای آنکه بخشی از مشکل باشم بخشی از راهحل باشم. من جایزهی خدمت به بشریت را به نیابت از یک خانواده و جامعهای قبول میکنم که کمک کردند مردی باشم که امروز هستم، یک معتاد قدرشناسِ در حال بهبودی که به یک انسان مفید تبدیل شده است.
برای من، ابزار نهایی متوقفکنندهی جرم، آن ابزاریست که برخلاف گزارش کردن جرم، از جرم جلوگیری میکند. باور دارم داستانم با آنهایی حرف میزند که نیاز دارند آن را بشنوند. در ذهن خود هیچ شکی ندارم که با آن یک نفری ارتباط برقرار کردهام که همیشه به دنبالش بودهام.
با این حال، همیشه فکر میکنم دلیل مهمتری برای آزادیام وجود دارد، چیزی که خدا به طور خاص مرا در اینجا برای آن قرار داده است. در حالی که رد پای بزرگتری را در این دنیا و در رسانههای اجتماعی ایجاد میکنم، توصیههایم و ندای درونم را برای عمل آماده خواهم کرد. همانطور که همیشه یاد گرفتهام، بهترین کار آن است که در خط خود بمانم.