«وای! چه گوگولی مگولی است!» همه با دیدن مینزی همین را میگویند، اما او دیگر نمیخواهد یک هیولای بامزه باشد. مینزی عصبانی میشود، چشمانش را میچرخاند و میغرد، اما باز هم کسی از او نمیترسد. خوشبختانه در مدرسه به هیولاهای کوچک یاد میدهند که چهطور خطرناک باشند. در اولین روز مدرسه اتفاق عجیبی میافتد و همهی بچهها به هم میگویند که باید مراقب مینزی باشند، چون خطرناکترین پاککن جهان را دارد! و این پاککن وحشی آغاز بزرگترین آشفتگی در تاریخ مدرسهی هیولاهاست.
** کتابهای در گوشی حاصل همکاری مشترک آیقصه و رادیو گوشه است **