اِلیوت گوزن کوچولوی بازیگوشی بود که با دوستای خوبش؛ اِمی، پیزْلی و دو توله خرس به اسم اِسنویی و پاف زندگی میکرد.
اِلیوت گوزنه درحالیکه کلاه زردرنگ و کلاهش رو روی سرش مرتب میکرد، آژیر ماشین رو به صدا درآورد و با قدرت تمام به سمت اتاق بازی حرکت داد.
امروز گوزن کوچولو میخواست آتشنشان بشه و احساس شجاعت و غرور زیادی میکرد.
اِلیوت به سمت خونهی مکعبی زیر شیروونی، محل موردعلاقه دوستش حرکت کرد، گوشه اتاق رو دور زد و وارد اتاق بازی شد.