انتشارات چشمه منتشر کرد: الهام فلاح (۱۳۶۲)در تازه ترین رمانش،خون مردگی،تجربه ی جدیدی از روایت انجام داده که درش صدق و کذب در هم می آمیزند.فضای رمان از روزگار جنگ آغاز میشود و تا امروز می آید.خانواده ای که در این بحبوحه با ماجراها و وقایعی روبه رو میشوند که بر هویت و زندگی شان تاثیرهای عمیقی میگذارد.سوال مهمی که در داستان با آن برخورد میکنیم نیزدر همین نکته مستتر است؛چه کسی حقیقت را میگوید؟هرچه رمان جلوتر میرود خواننده با ماجراها و اتفاق هایی مواجه میشود که گاهی تکان دهنده هستند.پرده ها که می افتد روح آدم ها و چهره اصلی شان نمایان شده و خواننده در میابد که چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ،خون مردگی با چنین شمایلی سعی دارد بدون وقفه و با قصه گویی جهانی بسازد که در آن گذشته نه چندان دور ناگهان احضار شده و به هویت های چند لایه بعدی دیگر میبخشد و در پایان همه چیز بر ملا میشود...
داستان در قسمت های ابتدایی پردازش بهتری داشت.علاقه واهی دختر به پسری که در ابتدای جوانی به وی ابراز علاقه کرده بود تا سالها پس از ازدواج، غیر قابل باور بود.انگار که دختر هیچگاه از نظر فکری بالغ نشده است.و همان دختر هفده ساله بیست سال پیش است.کیفیت گویندگی راوی عالی بود.
4
گیرا 🧲
کتابی که در سه برهه از زمان داستان دختری به اسم ابتسام رو روایت میکنه و حال و هوا ،و شرح زندگی و گذر زمان او و خانواده اش رو میگه.خیلی گیرا و خواندنی