اولین مجموعه داستان معین فرخی نه داستان دارد.در این کتاب شاهد اتفاق های بیرونی و درونی خاصی هستیم در جهانی که به شدت مشکوک و مردد به نظر میرسد.احضار اشیا مکان ها و دوری از توصبف های ملال آور و تزدیک شدن به یک رئالیسم تمام عیار از مهم ترین تکه های این داستان است و همین نکته باعث شده تا با نگاهی زیبایی شناسانه به این شیوه ی روایی بنگرد در داستان های او باید منتظر انفجاری در دل شخصیت ها بود که ناگهان مخاطب را با حجمی از تغییر و مرگ مواجه میکند او در جست و جو و ترسیم زوال زیبایی رنگ ها و جان هایی است که در سفیدی ناگریز برف و نور چنان گم میشوند انگار هیچ ردی از آن ها نبوده است.و این گم شدن با قصه گویی و ماجراهایی همراه است که نمیتوان از خواندن شان دست کشید