
کتاب بهلول و امانتداری
حکایتهای بهلول دانا -۳
نسخه الکترونیک کتاب بهلول و امانتداری به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب بهلول و امانتداری
یکی بود، یکی نبود. غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود. روزی همینطور که بهلول با چوب دستی اش از کوچهای میگذشت، چشمش به مردی افتاد که در گوشهای نشسته و در حال گریه بود. جلو رفت و گفت: «ای مرد!چرا گریه میکنی؟ مشکلت را به من بگو شاید بتوانم کمکت کنم!» مرد سرش را بالا آورد و جواب داد: «از تو ممنونم ای برادر! از صبح که اینجا نشستهام هیچکس حال مرا نپرسید، حتّی وقتی مشکلم را به داروغه گفتم، مرا از محکمه بیرون انداخت و گفت بدون مدرک کاری برای تو انجام نمیدهم. من هم نا امید شدم و از خدا خواستم تا کمکم کند.» - متن کتاب -
نظرات کاربران درباره کتاب بهلول و امانتداری