

کتاب پنج داستان
داستانهای برگزيده
نسخه الکترونیک کتاب پنج داستان به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب پنج داستان
در روزگاران گذشته دو برادر بودند که یکی توانگر و دارا بود و دیگری تهیدست و بینوا آنکه ثروتمند بود با پیشهی زرگری زندگی میکرد و دلی سخت همچون سنگ محک داشت که طلایش را با آن میسنجید و آنکه تهیدست و بیچیز بود با درست کردن جاروبهای جوراجور و فروش آن در کوچه و بازار و در خانههای مردم روزی خود را درمیآورد؛ او مردی سادهدل، مهربان و درستکار بود. برادر تهیدست دو فرزند داشت که هر دو پسر بودند، برادر ثروتمند از داشتن فرزند محروم بود. این پسرها دوقلو بودند و چنان به همدیگر شبیه بودند که پدر و مادر از همان اوانِ کودکی میبایستی از روی لکهی طبیعی که در بدنشان قرار داشت آنها را شناسایی کنند. بچهها، بیشتر وقتها به خانهی عموی پولدار رفت و آمد میکردند و گاهی از ته سفرهاش، خردهنان یا غذای نیمخوردهای برمیداشتند. وضع دو برادر از این قرار بود: روزی مرد بیچیز برای یافتن و دستهکردن بوتههای جارو به جنگل رفت و از قضا پرندهی زیبا و طلایی رنگی را دید که همانندش را هرگز ندیده بود. سنگی برداشت، آن را به طرفش پرتاب کرد که به پرنده خورد. وقتی که سنگ بر بال پرنده اصابت کرد و آنگاه که وی به قصد پرواز این بال را برهم زد، پری از آن به زیر افتاد. فقط همین پر از جنس طلا بود.
نظرات کاربران درباره کتاب پنج داستان