الیزابت استروت در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه پولیتزر شده است. وی رمان «من لوسی بارتون هستم» را در ژانویه سال ۲۰۱۶ منتشر کرد. این کتاب نامزد جایزه من بوکر سال ۲۰۱۶ بود و به مدت چند ماه در لیست پرفروشهای آمازون و نیویورک تایمز قرار داشته است.شخصیت اصلی رمان زنی به نام لوسی بارتون است که در بیمارستان بستری است. این رمان، حول محور یک زمان پنج شبانهروزی میگردد که مادر و دختری برای نخستینبار مجال گفتوگویی صمیمانه مییابند و نویسنده با روایتهای استادانه، ذهن خواننده اثرش را در زمانها و مکانهای مختلف برای کاوش در آنچه ماجرای زندگی مینامیم، همراهی میکند.
«مادرم باز با همان لحنی که در کودکی با ما صحبت میکرد گفت: «ببین لوسی بارتون، سگ لعنتی! من از اون سر مملکت نکوبیدم بیام اینجا که تو بهم بگی ما آشغالیم. اجداد من و اجداد پدرت جزو اولین کسانی بودن که به این کشور اومدن. آهای لوسی بارتون! من ننشستم توی هواپیما، بیام اینجا که تو بهم بگی آشغال! اجداد ما آدمهای خوب و شایستهای بودن. اونها توی سواحل ماساچوست از کشتی پیاده شدن. اونها مردم ماهیگیری بودن که این سرزمین رو آباد کردن. این ما بودیم که این کشور رو ساختیم و اونهایی که بهتر و شجاعتر بودن بعدا اومدن به میدوست؛ یعنی ماها، یعنی تو. این رو هیچوقت فراموش نکن.» چند دقیقه ساکت ماندم و بعد گفتم: «باشه؛ فراموش نمیکنم.» و در ادامه گفتم: «من شرمندهام، مامان. من متأسفم.»
کتاب جذابی بود ، یک طور خاصی آدم با شنیدنش احساس آرامش میکرد ، داستان قسمتهایی از زندگی یک زن است ، داستان زندگی معمولی که روان گفته شده ، صدای راوی به داستان می آمد و از شنیدن این کتاب خوشحالم .
3
این اثر رو گوش ندادم که راجع به بیان راوی نظر بدم، خود کتابش رو خوندم، داستان جالبی برای من نبوده، بسیار کسل کننده بود.
5
صدای راوی افتضاح نچسب وبدون احساس بود . کتاب رو به خاطر صپای راوی نتونستم گوش کنم
1
نه داستان جالبی بود نه صدای راوی قشنگ بود اصلا دوست نداشتم بسیار کسل کننده بود
4
داستان خوبی بود. راوی هم بد نبود و صداش و لحنش کاملا مناسب داستان بود.