در سپیده دم یکی از روزهای ماه ژوئیه، درشکه ای که گروک کهنه و زنده ای داشت و به یکی از آن چهار چرخه های بدون فنر عهد باستان می ماند که امروز دیگر در روسیه کسی به جز تحصیل داران تجار و فروشندگان دوره گرد و کشیش های ندارتر در آن ها سفر نمی کنند از شهر ن که مرکز ایالت ز است خارج شد و لق لق زنان در راه چاپار رو به راه افتاد...