در ادامۀ رمان یکی از ما دروغ میگوید یک بازی پیامکی خطرناک در دبیرستان بیویو به راه میافتد.
سال گذشته در حومۀ سندیگو یک نرمافزار شایعهپراکنی منجر به مرگ فردی شد و چند برنامۀ شایعهپراکنی کوچک آن را سرمشق خود قرار دادند. اینبار فردی ناشناس پیامی حاوی بازی جرئت یا حقیقت برای دانش آموزان بیویو می فرستد و هیچکس از آن در امان نیست. اگر حقیقت را انتخاب کنید یا جواب ندهید یکی از رازهایتان برملا میشود. اگر جرئت را انتخاب کنید و مأموریتش را انجام دهید جان سالم به در میبرید. اوایل این بازی سرگرمکننده است تا اینکه منجر به مرگ یک دانشآموز میشود. این مرگ تصادفی بوده یا یک قتل؟ دو دانشآموز سال سومی به نامهای میو و ناکس درگیر پیدا کردن دستهای پشت پردۀ این بازی میشوند. چهار نفرِ بیویو هم در داستان حضور پیدا میکنند اما پایۀ این داستان بر مبنای اتفاقات خانوادگی و مشکلات فردی سه شخصیت اصلی است.
واقعا کتاب جالبی نبود و ازش خوشم نیومد
داستان کم محتوا و کم ارزشی داشت و پایانش هم بیخود بود
نه معمای جذابی داشت نه محتوی به قوت &#۳۴;یکی از ما دروغ میگوید&#۳۴; بود
همه ی دختر و پسر های کتاب جذاب و زیبا بودند دغدغه اصلی که حس میشد برقراری رابطه با جنس مخالف بود و ... کلیشه های لوسی که انگار جهانیه
به هیچ رده سنی مطالعشو توصیه نمیکنم
وقتتونو پای کتاب های بهتر بذارید
1
اصلا خوب نبود و باید این جور کتابها مشخص بشه برای چه گروه سنیه، به جای قیمت ارزی این موارد رو بنویسید
حیف از پولم، یک داستان بچهگانه و کم مایه