در اوایل سال ۲۰۲۰، تمام دنیا خود را متأثر از شیوع مرگ بار کویید_ ۱۹ دید. همۀمان در خانه محصور شدیم، در سوگ هم نشستیم، که در بدترین حالت، این سوگ برای ازدسترفتگان بود و در بهترین حالت، در سوگ زندگیهایی که وحشت آن را داشتیم که ممکن است دیگر آنها را نداشته باشیم، برای شغلهایی که از داشتنشان اطمینان نداشتیم یا از دستشان دادیم، برای مردمی که عاشقشان هستیم ولی نمیتوانیم خانۀ امنمان را با آنها به اشتراک بگذاریم، برای آغوشهای گرمی که اشتیاقش را داریم اما بهخاطر فاصلهگذاری اجتماعی از آنها بیبهرهایم، برای ماسکهای روی صورتهایمان و دستکشهای دستمان! زندگی در چنین زمانهای، چیزی نبود که اکثر ما حتی رویای بودن در آن را در سر داشته باشیم و هیچ قسمتی از آن ساده نبود.
اما توانست که به وقوع بپیوندد، و باید این اتفاق برای عشق و اشتیاقمان میافتاد، برای خودمان و دیگران، برای جایی که نامش را خانه میگذاریم، برای این زمین زیبایمان. آثار پسلرزههای زندگی در این موقعیت زمانی، تغییرات شگرفی در جوامع ما خواهد داشت که هنوز از مقدار آن بیاطلاعیم، اما به مهربانیهای کوچکی منتج میشود که انسانیت و اتصال ما به یکدیگر را بیش از هر زمان دیگری پراهمیت مینماید.