در تابستان سال ۲۰۲۰ وقتی کووید ۱۹ همهی دنیا را فرا گرفته و آدیشی و خانوادهاش را از هم جدا کرده بود، پدرش تسلیم عوارض نارسایی کلیه شد. او با نوشتن در غم فقدان پدرم اندوه طاقتفرسایش را به اشتراک میگذارد. آدیشی از این میگوید که او هم یکی از میلیونها نفری بوده که امسال را به سوگ گذراندهاست و ابعاد خانوادگی و فرهنگی، و خشم و تنهایی گریزناپذیر نهفته در آن میپردازد او تجربهی خود از این سوگ را با بخشهایی از زندگی پدرش در هم میآمیزد، از مقاومتش طی جنگ بیافرا، شغلش به عنوان استاد آمار تا روزهای پاندمی که با تماس تصویری با فرزندان و نوههایش در ارتباط بود.
آدیشی با ساختاری گزیده و مختصر همچون کتاب همه باید فمنیست باشیم و مانیفست یک فمنیست، به یکی از جهانشمولترین تجربههای انسانی پرداخته است و پیوندی بنیادی بین همه ما برقرار میکند. یادداشتهای او بر سوگ و اندوه کتابی است برای روزهای دشواری که با آن دستوپنجه نرم میکنیم. اثری که اکنون بیشتر از همیشه با مخاطبان خود گره میخورد و با این حال گذر زمان از ارزشش نمیکاهد.
در بیان احساسات برایاز دست دادن پدر بسیار ضعیف بود فکر کنم من خیلی بهتر بتونم در مورد چهار فروردین هزار وسیصد ونود وهشت بیشتر وبهتر بتونم بنویسم وحتی بخوانم آنقدر غمگین در غم از دست دادن پدرم میتونم بنویسم که تا چندین ساعت مخاطب رو درگیر کنم البته امیدوارم هرگز داغ عزیز نبینید وشاد باشید