نیمشب، هنگامی که همه در بستر خفته بودند، تئودور میخائیلوویچ داستایوسکی با سماورش تنها میماند؛ و چای کمرنگ و سرد را جرعه جرعه مینوشید و تا ساعت پنج و شش صبح کار میکرد. ساعت دو یا سه بعدازظهر از خواب برمیخاست و از مهمانان پذیرایی میکرد و به ملاقات دوستان و آشنایان میرفت، اما او به چای کمرنگ و سرد اکتفا نکرد و چنانکه میگویند در آخر عمر به نوشیدن الکل بسیار پناه برد. چنین نقل میکنند هنگامی که او «تسخیرشدگان» را مینوشت و زنش مهمان داشت ناگهان با هیجان از اتاق کارش بیرون میآمد و در اتاق مهمانخانه را که زنان در آنجا گرد آمده بودند باز میکرد و وقتی که یکی از زنان هواخواه او فنجانی چای تعارفش میکرد، او فریاد میکشید: «مردهشور شما و نوشیدنیهایتان را ببرد!».