پسرها حتی با مرگشان هم دردسر درست میکردند. قبرستان مخفی در قسمت شمالی محوطهی نیکل، در یک هکتار از علفهای وحشی، بین انبار کارگاه و زبالهدانی مدرسه قرار داشت. این زمین، چراگاه گاوداری مدرسه بود. مدرسه یک گاوداری را اداره میکرد و محصولات لبنی آن را به محلیها میفروخت. آن گاوداری یکی از طرحهای فرمانداری ایالت کالیفرنیا به منظور کمک به پرداخت مالیات و هزینهی نگهداری آن پسرها بود. توسعه دهندگان فضای سبز، حالا آن محوطه را به مکانی برای صرف ناهار تبدیل کرده بودند. آن مکان دارای چهار آبنما و همینطور یک جایگاه برای نوازندگانی بود که در رویدادهای مختلف به اجرای برنامه میپرداختند. از طرفی پیدا شدن چند جسد، مشکلات بزرگی بر سر راه شرکت املاک و مستغلات قرار داده بود. شرکت، منتظر بود تا سازمان محیط زیست پایان پاکسازی را اعلام کند. کشف گورستان برای وکیل ایالتی که اخیراً تحقیقات خود را دربارهی ماجراهای سوءاستفاده به پایان رسانده بود، بسیار گران تمام شده بود. حالا آنها مجبور بودند که تحقیقات جدیدی را در باب تایید هویت اجساد و نحوهی کشته شدنشان آغاز کنند. دقیقاً مشخص نبود که چه موقع آن مکان نفرین شده از این جنایات و اجساد، پاکسازی میشود. همه در این مورد با هم اشتراک نظر داشتند که این ماجرا زیادی طول کشیده است.