- درباره کتاب خدایا همسر دلخواه مرا بفرست!
این کتاب روشی ساده و اثبات شده برای رسیدن به همسر دلخواهمان از طریق درخواست از خدا را معرفی کند . این اثر که در فهرست پرفروشهای آمازون و نیویورک تایمز بوده، بیش از یک میلیون فروش را در آمازون ثبت کرده است و زندگی هزاران زن را متحول کرده است.
همه دختران آرزو دارند شوهری از هر لحاظ ایدهآل را در زندگیشان داشته باشند.و فکر کردن به این آرزو بخشی از کار هر روزه آنها است. شما بانوی جوان که این متن را میخوانید هم قطعا بارها به این موضوع فکر کردهاید. شاید حتی از مردی خوشتان آمده باشد و احساس کرده باشید که او هم از شما خوشش میآید اما حدستان غلط از آب در آمده باشد؛ یا شاید با فردی وارد رابطه شدهاید و پس از مدتی پی بردهاید که آن فرد، همسر دلخواه شما نیست و کاملاً در اشتباه بودهاید.
در کنار فکر کردن و برخورد به این موارد، دیدن اینکه دوستان و اطرافیانتان شریک زندگیشان را پیدا میکنند برایتان تعجبآور است. احتمالاً در نهایت به خدا متوسل میشوید و از او درخواست میکنید که فردی مناسب را بر سر راه شما قرار دهد، اما بازهم نتیجهای نمیگیرید حالا احتمالاً تقصیر را گردن خدا و بخت خود میاندازید؛ اما شما رفتارهای خودتان را نادیده گرفتهاید. آنچه شما قادرید انجام دهید، در آنچه پروردگار نصیبتان میکند بهشدت تاثیرگذار است. البته منظور ما اصلاً یادگیری و اجرای ترفندهای جذب و اغوای مردهای جوان نیست، چون این نوع کارها باعث میشود خودتان را پیش هر مردی کمارزش کنید.
موضوع این کتاب بسیار فراتر از این ترفندهای پیشپاافتاده است و نویسندهاش سعی دارد به شما بیاموزد که چطور به عشق و رابطهای که همیشه خداوند برای شما کنار گذاشته دست پیدا کنید.
در این کتاب یاد خواهید گرفت که نگاهی عمیق به این مسئله داشته باشید و به روشی درست از خدا همسر ایدهآلتان را بخواهید و نکاتی را رعایت کنید که خداوند بهترین مردی که لایقش هستید را سر راهتان بگذارد.
- خواندن کتاب خدایا همسر دلخواه مرا بفرست! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
روی سخن این کتاب با دختران جوان است.
- درباره استفان لبوسییر:
استفان لبوسییر، مردی است که رسالتی دارد؛ رسالتی برای شادتر و رضایتبخشتر کردن روابط میان مردم. استفان به عنوان مربی رسمی روابط، سخنران و نویسنده، از هر فرصتی استفاده میکند تا به زنان و مردان کمک کند بر چالشهای گوناگونی که در روابط آنها مانع ایجاد میکند، غلبه کنند. او، مربی و سخنران ماهر محبوبی به شمار میآید که در رسانههای مختلف ملی و بینالمللی از جمله برنامه بامدادی تام جوینر، شبکه ای. بی. سی، روزنامه هافینگتون پست و... حضور داشته و صحبت کرده است.
- بخشی از کتاب خدایا همسر دلخواه مرا بفرست!
مکن است داستان روت که در کتاب مقدس آمده را شنیده باشید. زن جوانی که با مرد بزرگ و مشهوری به نام بوعز ازدواج کرد. در کلیساهای زیادی از این داستان و اشاره به مردی که خداوند برای بسیاری از زنان خداپرست در نظر گرفته سخن میگویند. من خلاصهای از کتاب روت را برای شما بازگو میکنم. روت و خواهرش اورفا که با دو برادر ازدواج کرده بودند، تقریباً در یک زمان هر دو برادر از دنیا رفتند. مادر شوهرشان نعومی نیز در همان حین شوهرش را از دست داد و به خاطر مرگ عزیزانش به افسردگی شدیدی دچار شد. نعومی به دو عروسش گفت که به وطن خود باز گردند و خود را از گرسنگی و قحطی نجات دهند و دوباره ازدواج کنند. اورفا پس از بحثهای فراوان تسلیم شد و به وطن برگشت، اما روت گفت که تحت هر شرایطی پیش نعومی می ماند و او را ترک نمیکند. روت و نعومی با هم از موآب بهسوی بیت لحم حرکت کردند. پس از مدتی روت از نعومی اجازه خواست تا به کشتزار برود و خوشهچینی کند، نعومی نیز پذیرفت. روت به کشتزاری رسید که متعلق به مردی ثروتمند به نام بوعز بود. بوعز از کارگرانش خواست تا در مورد روت تحقیق کنند و بفهمند این زن کیست. پس از تفحص، خادمی که به این کار مأمور شده بود گفت که این زن جوان اهل موآب است و با نعومی از دیار موآب بازگشته است. بوعز به روت گفت: ((دخترم، گوش کن، اینجا را ترک نکن و برای خوشهچینی به کشتزار دیگری نرو. همینجا با کنیزان من بمان. به جوانان دستور دادهام به تو دستدرازی نکنند و هرگاه تشنه شدی از آب کوزههایی که جوانان پر میکنند بنوش.)) رفتار بوعز روت را خوشحال کرد و گفت: ((چرا آنقدر به من محبت دارید؟ من که فقط یک غریبه هستم.)) بوعز پاسخ داد: ((از کارهایی که در حق مادر شوهرت کردی خبر دارم. اینکه چگونه زادگاه و پدر و مادرت را ترک کردی و به جایی آمدی که قبلاً نمیشناختی. انشا الله خداوند تو را برای کارهایی که کردی پاداش دهد.))
متوجه داستان شدید؟ در ابتدا بوعز شخصیت روت را شناخت و برای او احترام قائل شد و همین باعث شد که توجه بیشتری به او کند.