حَرَمت آینهی خوبیهاست
حرم آینه ـ آری ـ زیباست
در نسیم سحر کوی شما
نفَس سبز ملایک پیداست
آن که همسایهی تنهایی توست
روح معصوم مصیبت، زهراست
بشنو از چهرهی او درد علی
دخترت، آینهای از مولاست
آنطرف در چمن درد، بقیع
اشکها داغ غم آینههاست
در کنار تو، در اینگورستان
پرچم غربت شیعه برپاست
شب هراسان طلوعیست که دید
صبح اشراق شقایق با ماست...
-از متن کتاب-