درهمتنیدگیِ نام شمس و مولانا، چنان است که تصور یکی بدون دیگری، محال مینماید و از منظر هویت تاریخی، گویی مولانا، شمس یا خورشیدِ تابانی است که میتوان درخششاش را دید و هم گرمای وجودش را حس کرد و شمس تبریز، خورشیدِ پنهان در پس ابر. همچنین مولانا خورشیدیست که با گذشت بیش از هفتصدسال، اندیشههای جانبخش و انسانسازش سبب گرمی، روشنی، رشد و بقای زندگی روحانی بسیاری در سراسر گیتی شده است و خواهد شد. زهی بخت و زهی دولت که این دریای پر دُر و مرجان، دو گنجینهی سترگ روحی و معنوی، مثنوی و دیوان شمس را در کنار دیگر آثار بر همگان ارزانی داشت.