سفرنامهها منابع ارزشمند اطلاعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هستند که زمان و مکان جغرافیایی خاصی را به روشنی پیش چشم مخاطب میگذارند. اهمیت سفرنامهها بر اساس دانش، جهانبینی و تخصص سفرنامهنویسها روشن میشود. از گزارشهای موجود چنین برمیآید که اندکی از سفرنامههای ایرانی را زنان نوشتهاند. موضوعی که از تأخیر در سوادآموزی آنها حکایت دارد. همین تعداد معدود و محدود سفرنامهها هم عمدتاً توسط همسران پادشاهان یا خوانین و صاحبمنصبان و به طور کلی طبقات بالای اجتماعی نوشته شدهاند. سفرنامههای وقارالدوله (سکینهسلطان) و بیبی مریم بختیاری نمونههایی از این دست است.
سفرنامهنویسی در ایران از زمان صفویه مورد توجه قرار گرفت و در دورهی قاجار به اوج خود رسید. سیاحان و جهانگردان اروپایی که از قرن هفدهم به ایران سفر کردند، در گزارش سفرشان مطالب مهمی از اوضاع سیاسی، اجتماعی و آداب و رسوم مردم و اوضاع کشور در دورهی صفویه و قاجاریه ارائه دادهاند. ارتباط جهانگردان فرنگی با درباریان سبب شد تا زنان درباری دورهی قاجار - همان زنانی که برای رفتن به جایی یا با تخت روان حمل میشدند یا سوار بر اسب، قاطر و شتر و با خدم و حشم مخصوص حرکت میکردند و ملازمان با فریادهای بلند در کوچه و بازار راه میافتادند و دور باش و کور باش میگفتند - هم قلم به دست بگیرند و سفرنامههایی به یادگار بگذارند. در بیشتر این سفرنامهها تصویر کاملی از طبقات پایین جامعه وجود ندارد ولی با همهی اینها امروزه پژوهشگران نکتهسنج میتوانند بسیاری از مسائل پنهان آن روزگار را از لابهلای سطور و از دل این سفرنامهها بیرون بکشند.