غزلها
من جز تو درمانی ندارم، دوستت دارم
من بیتو عمری بیقرارم، دوستت دارم
از دوریات کل جهانم زرد میگردد
با بودنت عین بهارم، دوستت دارم
یک تار مویت شال را گم کرده انگاری
از بوی زلف تو خمارم، دوستت دارم
تنها به تنهایی با تو میشوم دلخوش
از دست مردم در فرارم، دوستت دارم
از خویش میرانی مرا، اما بدان این را
گر من روم دنبال کارم، دوستت دارم