رمان «شب و قلندر»، هشتمین اثر چاپ شده «منیژه آرمین» در زمینه ادبیات داستانی است که تلفیقی از افسانه و واقعیت است.
این کتاب، اولین اثر از یک چهارگانه تاریخی است که از زمان مشروطه شروع شده و سپس در ادامه به چهار دوره مهم تاریخ معاصر میپردازد.
رمان «شب و قلندر» گستره زمانی استقرار قاجار تا مشروطه را در برمیگیرد. داستان «شب و قلندر»، ماجرای افراسیاب، سرکرده چهل دزدی است که در سرخ کوه پناه گرفتهاند و کاروانیان را تاراج میکنند. تحول و سرگشتگی افراسیاب، اساس این رمان را در بر گرفتهاست. نگارنده با تبعیت از ساختار رمان رشد و کمال، بالندگی و استحاله افراسیاب را بیان میکند.
داستان این رمان از جایی شروع میشود که افراسیاب در یک غارت، قالیچهای در میان بارِ مسافران مییابد و فقط اوست که از بین دیگر دزدان صدایی شبیه لالایی مادران در سیاه چادرها را از درون قالیچه میشنود که با صدای بادِ صحرا آمیخته شده است. سپس ناگهان تصویر زن روی قالیچه زنده شده و زن از میان قالی بیرون میآید.
افراسیاب پس از سالها راهزنی، با دیدن زن درون قالیچه دچار کابوس شده و همراه قالی و بی خبر، از راهزنان جدا شده و در جستجوی حقیقت و یافتن جایی که فکر میکند صدای درون قالیچه مربوط به آنجاست به راه میافتد و از خود می پرسد: «من کیستم؟»...