شبان تار من با بودنت پر نور خواهد شد
و با تو غصه و غم از جهانم دور خواهد شد
کنار تو دگر یک ثانیه غم در دل من نیست
تو که باشی، غروب جمعه هم پرشور خواهد شد
قدم بگذار با من در خیابانها، یقین دارم
که از دیدار ما چشم حسودان کور خواهد شد
در اوج غصه چیزی نیست، درمان دلم دیگر
فقط از بودن با تو دلم مسرور خواهد شد
اگرچه زیر پا له کرده دل با تو غرورش را
ولی بین همه از بودنت مغرور خواهد شد
ندارم هیچ آهی در بساط خود، ولی روزی
اگر گویی بله، پول عروسی جور خواهد شد