جادهای که به مزرعه برامفمن میرسد، در اواخر اوت، با هزاران جاده دیگر کانزاس که تا مزارع گندم امتداد دارند هیچ فرقی ندارد. ذراتِ ریز خاک رس ِ زردی که جاده تفتیده سخت را پوشانده، با کمترین وزش ِ باد، به طرزی نامحسوس جا به جا میشوند. رَندی لارسن، که تلفنی به او اطلاع داده شده بود کسی در مزرعه فوت کرده، راهی آنجا بود. در آروود کانتی، یکی از معاونهای کلانتر به روالی معمول به مرگ و میرهایی که خارج از بیمارستان آن شهرستان رخ میدهد رسیدگی میکند. این بازجوییها اغلب به تماسهایی ساده جهت تسلیت و همدردی ختم میشوند. رندی تصور میکرد پدر یا مادر اِرل برامفمن و شای د پدر یا مادر همسر او، که نامش را به یاد نمیآورد، طی دیداری از آنها فوت کرده است.