برنارد اسلید (۱۹۳۰-۲۰۱۹) نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس کانادایی است. او کار خود را بهعنوان بازیگر تئاتر در انگلستان آغاز کرد. در حوالی سالهای ۱۹۶۰ به هالیوود رفت و در استودیو اسکرین جمز بهعنوان نویسندۀ سریالهای کمدی مشغول به کار شد. یکی از معروفترین کارهایش افسونگر نام دارد. سپس شبکۀ اِیبیسی به او پیشنهاد ساخت سریال داد که نتیجۀ آن سریال کمدی عشق روی پشتبام بود. این مجموعه دربارۀ زن و شوهر جوانی بود که در آپارتمانی بدون پنجره، زندگی میکنند و فقط به پشت بام و منظرهٔ سانفرانسیسکو دسترسی دارند. در میان دیگر سریالهای تلویزیونی او میتوان به راهبۀ پرنده، خانوادۀ پارتریج، بریجت عاشق برنی است و خواستگاری پدر اِدی و در میان فیلمهایش میتوان به بلند شو و ادامه بده اشاره کرد.
با وجود موفقیت در تلویزیون، اسلید در سال ۱۹۷۵ با نمایش سال بعد همین موقع به عرصۀ تئاتر بازگشت. این نمایش داستانی است دربارۀ زوجی که با زن و مرد دیگری ازدواج کردهاند، ولی سالی یک بار برای معاشرت و حرفزدن با هم ملاقات میکنند. نمایش با بازی چارلز گرودین و الن برستین بسیار موفق بود و با ۱۴۵۳ بار اجرا نامزد دریافت جایزۀ تونی شد. در سال ۱۹۷۸، اسلید نمایش احترام را روی صحنه برد که شخصیت اصلیاش مردی است که عشق ورزیدن به پدرش را یاد میگیرد، پدری بازیگر که همیشه برای فعالیتهای تئاتریاش بیشتر وقت میگذارد تا برای پسرش. نمایش احترام کمتر از نمایش سال بعد همین موقع مورد استقبال قرار گرفت و با آنکه بازیگرش جک لمون بود فقط ۲۱۲ بار روی صحنه رفت. نمایش کمدی رمانتیک نیز سال بعد روی صحنه رفت که کمی بهتر و موفقتر عمل کرد. اسلید نسخۀ فیلمنامۀ هر سه نمایش را بیرون داد و برای سال بعد همین موقع نامزد جایزۀ اسکار بهترین فیلمنامۀ اقتباسی شد.
فرصتهای بزرگ در سال ۱۹۸۲ نوشته شد، ولی برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ با بازی ژان رِنو و کلِمانتین سِلاریه در سالن تئاتر ادوار هفتم به نمایش درآمد. اقتباس و کارگردانی به عهدۀ دانیل تامسون و میزانسن به عهدۀ برنارد مورا بود.
فرصتهای بزرگ روایت جذابی است از اشتباهی که ده سال ادامه پیدا میکند، جدایی همیشگی دو نفر که شک دارند با هم بمانند یا جدا شوند. در احساسات متضاد هر دو ترسی وجود دارد که بر زندگیشان تأثیر مستقیم میگذارد. نویسنده ما را وارد پیچوخم احساساتی فراتر از احساسات معمول زناشویی نمیکند، بلکه ضربههای مهمی را نمایش میدهد که به زندگی هر کدام و به عشقشان وارد میشود. در فرصتهای بزرگ مدام شاهد تغییر جایگاه شخصیتها هستیم. موقعیتهای آرام ناگهان تغییر شکل میدهند و تنشها به خنده بدل میشوند. برنارد اسلید عشق را در لحظات ناب نمیجوید، بلکه آن را در لحظات نابودی آدمها و ویرانی عشقشان نشان میدهد.