0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب صوتی  سرو بلند گوراب نشر سماوا

کتاب صوتی سرو بلند گوراب نشر سماوا

کتاب صوتی
نویسنده:
ناشر:
درباره سرو بلند گوراب
بخشی از کتاب: اسب سفید پدرم را دو تا از ژاندارم‌ها آورده بودند؛ با زین واژگون و یال و کوپال خونین. من فقط جیغ بلند و کشدار مادرم مانده توی ذهنم که همانجا لب استخر پس افتاد. خانم آغا، مثل همیشه، تا بخواهد شال سیاهش را سر کند و عقب گالش‌هایش بگردد، دیر شده بود. پیرزن عصا به دست و نفس زنان وقتی رسید که ژاندارم‌ها مشغول تعریف کردن قضیه برای شکرالله بودند. زن‌ها هنوز سرگرم به هوش آوردن مادرم بودند که شکرالله با آن چشم‌های خیسِ پُف آلود، رو به من گفت: بدوکوچک خان، بدو خانم آغا را خبر کن. تنها حامی پدرم برای نگه داشتن زمین‌هایش خانم آغا بود. برای همین هم خیلی برایش مهم بود بداند چه بر سر پدرم آمده. یعنی راستش اصل قضیه را خود ژاندارم‌ها هم نمی‌دانستند. یکی‌شان که دراز بود و سبزه چهره می‌گفت: ما اصلاً آقا مهندس را ندیدیم. فقط همین اسب بی‌صاحب بود که کنار گوراب برای خودش می‌چرید. راستش اول فکر کردیم شاید مهندس همان دور و اطراف باشد. برای همین هم بنا کردیم به صدا زدن. اما خوب خبری نبود که نبود. آن یکی ژاندارم خپله با موهای فرفری، که مثلاً سعی داشت حرف‌های هم قطارش را تأیید کند، تند و تند سر تکان می‌داد، اما عاقبت هم طاقت نیاورد و پقی زد زیر گریه که خدا نصیب هیچکس نکند خانم، وقتی که اسب را اینطور خونین و مالین دیدیم، یکهو خیال برمان داشت که اصلاً شاید آن خدابیامرز...
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
mp۳
حجم
187.۳۸ مگابایت
مدت زمان
۰۳:۲۴:۳۷
نویسندههادی یان
راوینورالدین جوادیان
ناشرسماوا
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۰/۰۵/۲۳
قیمت ارزی
4 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
mp۳
۱۸۷.۳۸ مگابایت
۰۳:۲۴:۳۷

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
40,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
سرو بلند گوراب
هادی یان
سماوا
منتظر امتیاز
40,000
تومان