دل سپردن به یک داستان فانتزی و حماسی که پر از فراز و نشیب است، لذتی وصفناپذیر دارد. فانتزیهای بسیاری نوشته شدهاند که قصد دارند مخاطب را از دنیای واقعی جدا کرده و او را در دنیایی پر از اتفاقات شگفتانگیز غوطهور کنند؛ اما همه داستانهای فانتزی نتوانستهاند به قول خود پایبند بمانند. در این میان مجموعه ویچر که یکی از بهترین آثار حماسی-فانتزی در تمام جهان است، یک نمونه کامل از قصهگویی فانتزی محسوب میشود که میتواند ذهن مخاطب را مثل آونگ با جریانهای کتاب حرکت دهد و او را برای ساعتها و حتی سالها درگیر داستان کند.
مجموعه ویچر (The Withcher) یکی از برجستهترین آثار ادبی لهستان است که تاکنون به ۲۰ زبان زنده دنیا از جمله انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، اسپانیای و برزیلی ترجمه شده و مورد توجه طیف گستردهای از منتقدان برجسته در سطح جهان قرار گرفته است. این مجموعه هشت جلد دارد که توسط نویسنده بهنام ژانر فانتزی، «آنجی سپکوفسکی» که به « آندره ساپکوفسکی» هم مشهور است، به رشته تحریر در آمده. مجموعه ویچر طی سالهای ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۳ نوشته شده و نسخه اصلی آن به زبان لهستانی است.
نام هشت جلد این مجموعه که هرکدام داستان مخصوصی را روایت میکنند به این صورت است: «آخرین آرزو»، «شمشیر سرنوشت»، «خون الفها»، «موعد تحقیر»، «غسل تعمید آتش»، «برج پرستو»، «بانوی دریاچه» و «فصل طوفان». هرکدام از این کتابها داستانی متفاوت و در عین حال منسجم دارند که مخاطب را به شکل ویژهای با خود همراه میکنند. چنانچه مخاطبان این مجموعه نمیتوانند حتی لحظهای کتاب را زمین بگذارند و از دل داستان بیرون بیایند.
در حماسه ویچر ما با شخصیت اصلی داستان که «گرالت» نام دارد و یک ویچر اهل ریویا است روبهرو هستیم. گرالت یک شکارچی دوستداشتنی و خارقالعاده است که بهخاطر برخورداری از نیروهای ماورایی، میتواند به جنگ با نیروهای اهریمنی و هیولاها برود. او میتواند با انجام تمرینهای بدنی مخصوص، خودش را آماده نبردهای سهمگین و طاقتفرسا کند و باور دارد که با کشتن هیولاهایی که به انسانها آزار میرساند، میتواند به انسانها یاری رساند.
گرالت در نگاه اول فقط یک هیولاکش حرفهای است که برای دریافت پول دست به این کار زده؛ اما عوامل مختلفی وجود دارند که این شخصیت را فراتر از یک هیولاکش کردهاند. از جمله آنها میتوان به شخصیت مقاوم و بیباک گرالت اشاره کرد که تحسین همه را برمیانگیزاند. به جز آن، گرالت قویترین ویچر سرزمین است و نیروهایی دارد که دیگران از آن بیبهره هستند.
جالب است بدانید که سپکوفسکی برای نگارش مجموعه ویچر یک زبان فراساخته که بر اساس زبان الفها است، ایجاد کرده. همچنین داستانهای ویچر همگی به نوعی بازنمای فرهنگ لهستان هستند که از این جهت این مجموعه از سایر کتابهای ژانر فانتزی متمایز میشود.
مجموعه ویچر را میتوانید همین حالا از سایت یا اپلیکیشن فیدیبو دانلود کرده و مطالعه کنید.
کتاب حماسه ویچر بانوی دریاچه بعد از کتاب برج پرستو نوشته شده و داستان اصلی آن درباره سرنوشت سیری و گرالت است. سیری که حالا از گرالت جدا افتاده، در سرزمین الفها خود را مییابد؛ جایی که به نظر هیچ راه فراری از آن ندارد. سیری میداند که برای بازگشتن به ویچرها و گرالت، باید تمام توان خود را به کار گیرد و خسته نشود. او در این راه تمام تلاش خود را میکند، اما نیروهای اهریمنی و دشمنان او را تنها نمیگذارند و در تلاش هستند تا سیری را پیدا کنند. اما سیری با ارادهای که دارد، از نبرد جا نمیزند و با رشادتهای خود مخاطبان را غافلگیر میکند. کتاب بانوی دریاچه سنگبنای شکلگیری آخرین گامهای حماسه ویچر است و به نوعی نقش مهمی در ادامه داستان دارد.
مجموعه ویچر تا کنون در بیش از ۸۰ کشور دنیا ترجمه شده است. بهترین نسخه فارسی این مجموعه توسط بهناز حسینی و سینا طاوورسی مسرور ترجمه و توسط نشر آذرباد در ایران منتشر شده است. نسخه حاضر از روی نسخه انگلیسی مجموعه ترجمه شده و به بنابر گفته خود مترجمان:«ازآنجاییکه از اسم صدها نوع هیولا در این کتابها استفادهشده امکان برگرداندن همهی این اسامی به فارسی وجود نداشت و از همان اسامی انگلیسی یا لهستانی بهره بردیم، البته بهجز در مواردی نظیر گرگینه و اژدها که در زبان فارسی رواج دارند. همچنین با توجه به اینکه بخش عظیمی از داستان از طریق مکالمات بیان میشود، تا جای ممکن از نثر محاورهای استفاده کردیم که هم به کتاب اصلی وفادار باشیم و هم بعد از دو بار ترجمهی متن، خوانندهی ایرانی را سردرگم نکند.»
یکی دیگر از ترجمههای فارسی موجود از این مجموعه مربوط به ترجمه امیرحسین خداکرمی است که توسط نشر تندیس در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
شما میتوانید برای خرید مجموعه کامل کتاب ویچر آذرباد به سایت یا اپلیکیشن فیدیبو مراجعه کنید.
با الهام از داستان ویچر، تاکنون فیلم، سریال و بازیهای سرگرمکننده متنوعی ساخته و تولید شده است. یکی از معروفترین آثار اقتباسی موجود، سریالWitcher The است که توسط شبکه نتفلیکس ساخته و در سال ۲۰۱۹ پخش شد. این سریال با بازی افراد مشهوری مانند «هنری کاویل» و «آنا شافر» توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند.
همچنین سری بازی ویدئویی موفقی به همین نام توسط سیدی پروجکت ساخته و در سال ۲۰۰۷ منتشر شد. این بازی در ژانر اکشن و فانتزی و کاملا براساس داستان کتاب نوشته شده است. این سری بازی ویدئویی با فروش بیش از ۵۰ میلیون نسخه توانست نظر مخاطبان و منتقدین را به خود جلب کند و در زمره بهتره بازیهای اکشن قرار بگیرد.
از جمله فیلمهای ساخته شده براساس مجموعه ویچر میتوان به فیلم The Hexer که در سال ۲۰۰۱ توسط «مارک برودزکی» ساخته شد و همچنین فیلم The Witcher: Nightmare of the Wolf ساخت نتفلیکس که در سال ۲۰۲۱ قرار است پخش شود اشاره کرد.
آنجی سپکوفسکی یک نویسنده لهستانی است که در سال ۱۰۴۸ چشم به جهان گشود. سپکوفسکی را یکی از برترین نویسندگان ژانر فانتزی میدانند که با مهارت فوقالعاده نویسندگی خود توانسته گوی سبقت را از نویسندگان بیشماری بگیرد و نام خودش را برای همیشه بر سر زبانها بیندازد. او در ابتدا کار خودش را با مدیریت فروش در یک شرکت تجاری شروع کرد و سپس به کار ترجمه، بهویژه ترجمه آثار علمی-ادبی روی آورد.
سپکوفسکی راه نویسندگی را با نوشتن یک داستان کوتاه به اسم ویچر شروع کرد. او با نوشتن این داستان ابتدا در یک مسابقه محلی واقع در لهستان شرکت کرد و توانست مقام سوم را کسب کند و بعد از گذشت سالها به فکر گسترش داستان خود افتاد. این نویسنده محبوب تصمیم گرفت داستان کوتاهش را به یک رمان تبدیل کند و این کار، راهِ ورودش به دنیای فانتزی را در بین نویسندگان بزرگ باز کرد. اکنون سپکوفسکی را بهعنوان یکی از موفقترین نویسندگان ژانر فانتزی و حماسی در دنیای ادبیات میشناسند.
ار جمله جوایز مهمی که این نویسنده تاکنون توانسته کسب کند میتوان به جایزه بینالمللی فانتزی جهانی اشاره کرد.
هیولا از تاریکی حمله کرد، از کمینگاه، ساکت و مهیب. ناگهان میان تاریکی ظاهر شد، مانند شعلهای که روشن شود و زبانه بکشد؛ مانند زبانهای از آتش. گرالت گرچه غافلگیر شده بود، بهطور غریزی واکنش نشان داد. او جاخالی داد، آرام به دیوار دخمه کشیده شد. جانور با سرعت از کنارش گذشت، مانند یک توپ از روی زمین خاکی بالا جهید، بالهایش را محکم به هم زد و دوباره پرید. هیس میکشید و منقار وحشتناکش را باز کرده بود؛ اما اين بار ویچر آماده بود.
او با آرنچ ضربه زد، چینهدان زیر غبغب زرشکی را هدف گرفته بود، تقریبا دو برابرغبغب یک بوقلمون. هدف را پیدا وحس کرد شمشیرش بدن را از هم باز میکند. نیروی ضربه جانور را به دیوار کوبید و زمین انداخت. اسکافین جیغ زد و صدای جیغش تقریباً انسانی بود. در میان آجرها دست و پا زد، به خود پیچید وبالهایش را به هم کوبید. خون میپاشید و دم شلاق مانندش را محکم تکان میداد. ویچر مطمئن بود که نبرد به پایان رسیده؛ اما هیولا به طرز ناخوشایندی غافلگیرش کرد. جانور غیرمنتظره به طرف گلویش جهید، در حالیکه خسخس وحشتناکی میکرد، چنگالهایش را کاملاً بازکرده و منقارش آمادهی گاز گرفتن بود...
فرمت محتوا | epub |
حجم | 4.۴۴ مگابایت |
تعداد صفحات | 600 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۲۰:۰۰:۰۰ |
نویسنده | آنجی سپکوفسکی |
مترجم | بهناز حسینی |
مترجم دوم | سینا طاوسی مسرور |
ناشر | آذرباد |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | the lady of the lake |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۵/۰۶ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 110,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
به نظر من که ترجمه ش در مجموع، نسبتا خوبه. جاهایی هم که واژه های تخصصی رزمی یا پزشکی بوده سعی کرده معادلش رو پیدا کنه یا توی پانویس توضیح بده، که برام جالب بود. واقعا فکر میکنم اون دوستی که توانایی خوندن متن انگلیسی کتاب رو داره، ولی میاد خط به خط کتاب رو با ترجمه ش مقایسه میکنه تا ایراد بگیره، یا وقت اضافی برای تلف کردن داره یا... . البته توجه دارید که تیمهای مختلفی این کتاب رو ترجمه کردن و نشر آذر باد به نوعی رقیب جدی اونها محسوب میشه. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
همون پاراگراف دوم فصل اول متن انگلیسی نوشته سطح آب رنگ آبی عمیقی داشت، اونوقت ترجمه شده دریاچه عمیق بود! به رنگ آبی درخشان و زلال. آخه این چه طرز ترجمه کردنه، بلد نیستید مگه آزار دارین، تو جلد های قبلی هم وضع ترجمه تون همین بود، پارگراف به پاراگراف پر غلط The surface of the water was a deep blue like a polished sapphire and smooth as a mirror.
دختر با لهجه ی غیر عادی اش گفت: درسته این یه جای زخمه! چرا اینقدر ترسیدی؟ زخم دیدن برای یه شوالیه انقدر عجیبه؟ انقدر زخم زشتیه؟ شوالیه کلاهخود زنجیری اش را با دو دست برداشت و موهایش را کنار زد و با لحنی که غرور جوانی درونش موج میزد گفت: البته که نیست. زخم خودش که هنوز خوب نشده بود و از گیجگاه تا چانه اش ادامه داشت را نمایان کرد و گفت: فقط صدمه هایی که به شرف شخص وارد می شوند زشت هستند.
بخش حماسی داستان خیلی ضعیف شده بود ، گرالت ویچر که در طول این کتاب از یه اسطوره و شخص هیولا کش کتابهای اول به سطح انسانی تنومند معمولی پایین تر اومد، به شخصه از پایانش خیلی رضایت نداشتم، همیشه انتظار بخش حماسی بیشتری در کتاب داشتم. خصوصا توانایی های خارق العاده گرالت و ینیفر که خیلی کمتر از انتظار به کارشون اومد یا توانایی فراحد سیری که عملا خیلی نمود و استفادهای نداشت. به هر حال داستان خوبی بود.
حس میکنم عده ای هماهنگ برای تخریب مترجم کامنت گذاشته اند. هرچقدر هم سلیقه ها متفاوت باشه سطح ترجمه ابدا انقدر پایین نیست که اینهمه کامنت منفی بگیره. برعکس به نظرم مترجم خیلی خوب از عهده کار براومده.
ترجمه کماکان ضعیف و ضعیف تر شده نسبت به کتاب های قبلی. منتها ما که دیگه این همه خوندیم، مجبوریم این آخریو هم بخونیم تا بفهمیم داستان چی میشه آخرش، تموم بشه بره. از آذرباد بیشتر از اینا انتظار داشتم.
من تا این قسمت هم از ترجمه های آذرباد راضی بودم و هم از قیمت هاشون، فکر نمیکنم این قسمت هم فرقی با دیگر قسمت هایی که خواندم داشته باشه. کار این انتشارات حرف نداره حداقل در مقایسه با خیلی از انتشاراتی های دیگه در ژانر فانتزی، من شخصاً این ترجمه رو ترجیح میدم
ترجمه افتضاح و جمله بندی ها در حد گول ترنسلیت که نشون میده مترجم با یه دیکشنری نشسته پای کتاب و هیچ درکی از چیزی که ترجمه میکنه نداشته...
کتاب بعدی کی ترجمه میشه
امان از ترجمه های بد😑 دوست دارم بخونم کتابو ولی چون دوستان نوشتند ترجمه خوب نیست منصرف شدم