نقاشی کردن در مقطع آموزشی پیشدبستان و دبستان، نقش پررنگی در میزان پرورش خلاقیت و نحوه یادگیری کودک ایفا میکند به شرطی که مربیان و آموزگاران گرامی با اصول آموزش نقاشی آشنا باشند. در غیر اینصورت نتیجهای به دست نخواهد آمد جز کپی ناشیانهای که کودک از روی نقاشی همسن و سالان یا نقاشیهای ابتدایی پدر و مادرش که گاهی به درخواست او برایش میکشند، میکند.
همگی میدانیم این نقاشیها کاملا قابل پیشبینی هستند. یک کلبهی چهارگوش که اغلب سقفی سهگوش دارد، گاهی یک لامپ آویخته از سقف کلبه، همراه یک دودکش، ابرهایی که بهجای سفید، آبی هستند. کوههای هفت و هشت، خورشید دایرهای با چشم و ابرو یا خورشید نیمدایرهای که از پشت کوهها طلوع میکند و شاید یک آدمک ناقص که تا اواسط دورهی دبستان دستها به جای خارج شدن از سرشانه یا از سر خارج میشوند یا از پهلوها و البته سرهای بدون گوش و گاهی بدون مو با خطی به جای بینی که از پیشانی تا پشت لب ادامه دارد.
عدهای معتقدند آموزش نقاشی به کودک با اشکال خلاصه شده و هندسی، روحیهی خلاقانه را از او دور میکند. من کاملا حرف این دوستان را رد کرده و معتقد به جهت دادن به نقاشی کودکان هستم. در غیر این صورت آنچه اتفاق میافتد، افتادن کودک در کشیدن یک نقاشی ابتدایی و تکراریست.