این رمان ماجرای علمی تخیلی است که از باطنی فلسفی نیز برخوردار است. موضوع اصلی کتاب قضاوتهای انسانی یک اجتماع درباره معیارهای نیکی و بدی، ظالم و مظلوم و مانند آن است. نویسنده در این رمان تلاش میکند این نکته را یادآور شود که هیچ یک از این معیارها ثابت نیستند، چه بسا ظالمان که خود مظلومانند. ای بسا نیکیها که در دورهای دیگر تبدیل به معیارهای ناخوش آینده میشود. قهرمانان داستان در این رمان، در بینهایت زمان در حرکتند و در هر زمان در نقش و هیاتی ظاهر میشوند. و بسته به قالبی که در آن جای گرفتهاند نقش خود را ایفا میکنند؛ اما آن چه هدف "اسکیول " است بیان فلسفه زندگی است. شخصیت اول داستان زنی است به نام "سیتلالی " در دوران استعمار اسپانیا در مکزیک، زنی که قربانی قدرت فاتحان میشود و جان خود را از دست میدهد؛ اما در دوران دیگر در قالبهای متعدد ظاهر میشود و تکامل مییابد.