پایههای سازمان امنیت و همکاری اروپا توسط رهبران شرق و غرب در سال ۱۹۷۵ به منظور تحکیم صلح و تأمین امنیت و به رسمیت شناختن مرزهای موجود در اروپا در هلسینکی فنلاند بنا گذاشته شد. در حقیقت هدف از تأسیس آن در دوره جنگ سرد، تنشزدایی در روابط شرق و غرب و برقراری ثبات و امنیت در اروپا بود. اما در مقطع فعلی، با وجود معضلات مبتلا به کشورها در قبال تروریسم بینالملل، عمیقتر شدن اختلاف بین روسیه و آمریکا به خاطر وقایع اوکراین و اشغال کریمه توسط روسیه که منجر به یک سلسله از تحریمهای آمریکا علیه روسیه شده و دخالتهای غرب در چارچوب ناتو در آسیای مرکزی و رویکرد محافظه کارانه توام با سازش روسیه و آمریکا در جنگ خونین داخلی سوریه، از مؤلفههای دخیل در سطح همکاریهای بحث برانگیز غرب به رهبری آمریکا و روسیه در سازمان امنیت و همکاری اروپا باز میگردد. روسیه به نقش برتر دولتهای غربی عضو سازمان امنیت و همکاری اروپا و تلاش آنها برای نفوذ در شرق اروپا و جمهوریهای آسیای مرکزی از طریق فعالیت در این سازمان اعتراض دارد. موضوع اختلافبرانگیز دیگر، تعریف جداگانه روسیه و دولتهای غربی عضو این سازمان از اجرای «قرارداد کاهش نیروهای مسلح و تسلیحات متعارف در اروپا» است. روسیه خواستار تصویب این قرارداد توسط اعضای جدید ناتو در شرق اروپا است، اما دولتهای غربی، تصویب آن را به اجرای تعهد روسیه در مورد خروج نیروهای این کشور از مولداوی و گرجستان و اخیراً هم عدم دخالت در اوکراین مشروط کردند. در حالیکه نه در موضوعات ذکر شده و نه در مورد چگونگی مقابله جمعی با تروریسم و گروههای جنایتکاری همچون داعش، اعضای این سازمان امنیتی تا به حال عملاً نتوانستهاند گامی مؤثر بردارند. بنابراین سئوال اساسی که مطرح است، این که هدف نهایی غرب از پافشاری بر حفظ موجودیت این سازمان چیست؟ توافقات درونی سازمان، برای مبارزه با تروریسم که امروزه به خیابانهای شهرهای مهم اروپایی همچون پاریس، لندن، برلین و... کشیده شده و موجی از اضطراب و وحشت در غرب را دامن زده است چیست و چه تمهیداتی برای ممانعت از گسترش این پدیده شوم و ضد انسانی اتخاذ کردهاند؟ نهادی بینالمللی همچون سازمان امنیت و همکاری اروپا که حوزه فعالیتش با وسعت جغرافیایی گسترده از ونکوور کانادا تا ولادی وستک روسیه و از غرب تا شرق اروپا و آسیای مرکزی تا کرانههای دریای خزر را پوشانده و مدعی است که "مبارزه با تروریسم اصلیترین نقش در مرکزیت سازمان امنیت و همکاری اروپا" است، چه توجیهی در رویکرد غرب و ناتو به نظامیگری در خاورمیانه و شمال آفریقا، که مآلاً به گسترش تروریسم و جنگ و افراطگرایی به جای مبارزه با تروریسم منجر شده دارد؟ در این کتاب سعی شده است به واکاوی عملکرد این سازمان و جایگاهش در این تحولات برای پاسخ به سئوالات مطروحه برسیم.