هزار و یک شب مجموعهای از داستانهای دنبالهدار و پیچیده با شخصیتهای افسانهای است که ریشه در باورهای ایرانی، هندی و عربی دارد. کتاب صوتی هزار و یک شب جلد چهاردهم دارای داستانهایی شنیدنی و مسحور کننده است.
کتاب هزار و یک شب نویسنده واحدی ندارد. این اثر در طول زمان نوشته شده است و ادیبانی خوشفکر به آن داستانهایی اضافه کردهاند. برخی از محققان باور دارند که هزار و یک شب در ابتدا در هند نوشته شده است و در ایران باستان و با حمله اسکندر به هند، به زبان فارسی ترجمه شده است. پس از آن است که عناصر ایرانی به داستان اضافه میشوند. در داستانها افسون و جادو و سخن گفتن جانوران دیده میشود که در اساطیر ایرانی ریشه دارند. با سقوط ساسانیان و پیروزی حاکمان مسلمان، بسیاری از آثاری که به زبان پهلوی نوشته شدهاند، به زبان عربی ترجمه میشوند. در اینجاست که باورهای عامیانه عربی نیز به داستانهای هزار و یک شب اضافه میشوند.
پادشاهی قدرتمند به نام شهریار به خیانت همسرش پی میبرد و او را به سختی مجازات میکند. ملکه جانش را از دست میدهد اما عطش انتقام پادشاه پیدا نکرده است. سلطان جبار به همین منظور هر شب دختری از اهالی بغداد را به نکاح خود در میآورد و او را به خلوت خود میبرد و با طلوع خورشید او را به دست جلادان میسپرد تا گردن بزنند او تا سه سال چنین کاری را ادامه میدهد. وزیر دربار نگران تداوم چنین وضعیتی میشود زیرا انتقام شاه را تا مرز جنون پیش برده است. وزیر پادشاه دو دختر به نام شهرزاد و دنیازاد داشت که بر جان آنها بیمناک و نگران بود. وقتی شهرزاد به نگرانی پدرش پی میبرد از او درخواست میند تا اجازه دهد با شهریار عقد کند. پدرش نیز با این کار موافقت میکند هنگامیکه شهریار و شهرزاد با هم تنها بودند، شهرزاد از پادشاه میخواهد تا اجازه دهد خواهرش دنیازاد را ببیند، زیرا دنیازاد عادت داشته که هر شب خواهرش برایش قصه بگوید و این آخرین قصه عمر اوست. پادشاه با این امر موافقت میکند و به قصهای که شهرزاد برای دنیازاد میگوید گوش میدهد، قصه برای شهریار جذاب است. او به شهرزاد میگوید که به خاطر این قصه زیبا فردا از جان شهرزاد میگذرد. شهرزاد به همین ترتیب هر شب برای این پادشاه قدرتمند قصه و داستان تعریف میکند. بعضی از این داستانها، کوتاه هستند. برخی داستانهایی دنبالهدار و تو در تو و برخی دیگر از قصهها ریشه در باورهای مردمان بغداد و دیگر نقاط قلمروی پادشاهی شهریار.
شهرزاد قصد دارد که با گفتن این داستانها، پادشاه را به خودش آورد و سبب شود که شهریار از کینه و انتقام دست بشوید. هر کدام از این قصهها چنین کارکردی را دارند تا به پادشاه بفهمانند وظیفه او عداوت و ظلم به مردمش نیست و نباید رفتار اشتباه یک فرد را به همه تعمیم دهد. کتاب صوتی قصههای هزار و یک جلد چهاردهم، شامل بخشی از داستانهای این اثر ارزشمند ادبی است.
عبداللطیف طسوجی از فضلا و ادیبان دوران فتحعلی شاه قاجار بود او در دوران کودکی فارسی و عربی یاد گرفت و دروس دینی را خواند و روحانی شد، عبداللطیف طسوجی به درخواست محمد شاه وظیفه تعلیم و تربیت ناصرالدین میرزا را بر عهده گرفت. با به سلطنت رسیدن ناصرالدین شاه، او از ایران به نجف رفت تا باقی عمر خود را در عتبات بگذراند. این شخصیت فاضل به درخواست بهمن میرزا که از فرزندان عباس میرزا بود، کتاب هزار و یک شب یا الف لیله و لیله را به فارسی ترجمه کرد. به گواهی تاریخ این کتاب در عهد هارونالرشید از زبان فارسی میانه یا پهلوی به زبان عربی ترجمه شده بود. اما نسخه فارسی کتاب از بین رفت.
عبداللطیف تسوجی نزدیک به یک سوم این کتاب را بعه زبان فارسی ترجمهکرد. در برخی از قسمتهای این کتاب، اشعار و ابیاتی نیز وجود دارد که این مترجم بزرگ آنها را به متن اضافه کرده است. کتاب صوتی قصههای هزار و یک شب جلد چهاردهم به وسیله انتشارات واوخوان و به گویندگی شیوا خنیاگر منتشر شده است.
برزین گفت: ای خاتون، قبول. اما چگونه خودم را راضی کنم که به روی یک زیباروی پردهنشین. و پاسخ شنید: من دخترکی پردهنشین نیستم بلکه دهها گرد و پهلوان را یکتنه حریفم. همان شمشیر از نیام برکش و امتحان کن. لحظهای بعد برق شمشیرها و صدای چکاچک و جرقههای ناشی از پرخورد لبههای آنها در زیر نور ماه صحنهای تماشایی ایجاد کرده بود که ناگهان پای برزین به خاطر گلآلودبودن زمین لیز خورد و بر زمین افتاد و شمشیرش هم به گوشهای پرت شد. برزین به سرعت برق از جا جهید و گفت یک لحظه صبر کن و قصد برداشتن شمثیر خود را نمود که دختر گفت یک لحظه صبر کن آنگاه خودش هم شمشیرش را بر زمین انداخت و گفت: این مبارزه عادلانه نبود. زیرا تو اندکی گرفتار غرور شدهای و به موقعیت و مکان و فضای شمشیربازیات هم آشنا نیستی من هم که شمشیرم را انداختم؛ به این خاطر بود که هرگز قصد جسارت به شما . مهمان- را ندارم. فقط خواستم یادآوری کنم که زنان دیار ما و دختران دریار ماه بسیاریشان جنگاور و رزمندهند. اشتباه محض است اگر شاهزاده برزین دمشقی و ولیعهد ملک نعمانی که به دعوت امپراطور قسطنطنیه سپاه به جانب مملکت ما روانه کرد خیال کند دختران و بانوان سرزمین یونان مانند زنان امل حرمسرای سرزمین شاماتند.
آری شاهزاده برزین. گشتهای شبانه شما را در حالت خواب روی اسبتان پیدا کرده و خیرش را برای من آوردند. من هم دستور دادم اسب خسته بیارادهات را با ترقندی به کنار همین برکه بکشانند. حال فهمیدی تو خوابآلوده به کجا آمدهای؟ ای شاهزاده مغروری که میگویند حریف صد سپاهی ورزیدهای! هیچ تحقیرت نمیکنم اما قبول داری که خوب شناختمت؟ به صورت چون مهمان هستی و ندانسته به اینجا آمدهای. امشب
را به تو مان میدهم و صبح زود و بعد از دمیدنسپیده, با محافظان مطمئن تو را از منطقة خطر دور میسازم تا بتونی به جمع یکصدهزار سپاه مختلط رومی و شامیات بپبوندی. اه اگر عاقل باشی راه آمده را برمیگردی و اگر هم سر خودت و سربازان رومی و شامیات روی تن زیادی بکند. تن به تن و روی در روی با هم میجنگیم. میدانم که دلت میخواهد همین الان برگردی.
اما از سپاهیان تحت فرماندهی ملکه آفتها و بلایا که بسیار هم بیرحم هستند میترسم. آنها در هر گوشه کمین کردهاند و میترسم از پشت سر به تو حمله کنند و دمار از روزگارت برآورند.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 48.۶۸ مگابایت |
مدت زمان | ۵۲:۵۰ |
نویسنده | عبداللطیف طسوجی |
راوی | شیوا خنیاگر |
ناشر | واوخوان |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۴/۲۲ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
هزارو يك شب رو كه همه ميدونن كتاب فاخر و ارزنده اي هستش و صداي زيباي خانم خنياگر به زيبايي اون رو بيان ميكنه ولي من شخصا از جلد ٥يا ٦ به بعد ديگه واقعا از اين سبك داستان و ادبيات خسته شدم ولي به زور تا اخر جلد چهارد ه رو گوش كردم، بع نظرم بهتره هركس ميخواد اين سبك داستانها كه ادبيات و بيان سنگيني دارند رو بخونه يا بشنوه به تدريج و ما بين بقيه مطالعاتش باشه كه مثل من زده نشه
یه نکته راجع به کتاب های صوتی هزار و یک شب اینکه، ادم انقد شدید معتادش میشه که از یه جایی به بعد یهو زده میشه باید یه وقفه بندازه و دوباره گوش کنه. منکه واقعا لذت بردم، فقط مواظب باشید عین من انقد پشت هم گوش ندید که یهو زده بشید
بقیه داستان اصلا قرار نیست بیاد یا چی؟؟؟ خیلی اعصاب خردکنه کتابی رو نصفه بگذارید و مخاطب رو رها کنید
چرا داستان نیمه کاره رها شده؟؟ در کل اگه تا حدودی دانش ادبی دارید و دوست دارید در مورد زندکی مردم در زمان خلیفه های عباسی اطلاعات کسب کنید،کتاب را پیشنهاد می کنم.
دقیقا منم نمیدونم ادامه داستان چی شد!! موارد جدید قراره آپلود بشن؟ صدای خانم خنیاگر فوق العادهست و جذب میشه که چند شب چندشب گوش کنی ?
بقیه داستان چی شد؟ اینکه تموم نشده
وقت بخیر بعد از این همه مدت، قرار نیست بقیش بیاد؟ واقعا خیلیییییییی حیفه اگه این اثر با صدای زیبای راوی ادامه پیدا نکنه…
لطفا باقی داستا تا شب هزارویکم رو هم بزارید
قشنگ بود بخصوص صدای خانم خنیاگر خیلی نشسته به کتاب، اما متاسفانه فقط ۱۴ جلد منتشر شده
عالی بود و شدیدا منتظر ادامه داستان هستم ?♥️