محیط بانان ضابط خاص قضایی محسوب شده و علیالقاعده بهعنوان مجری قانون، باید ضمانتگر تحقق قانون در حوزه مسئولیتی خود باشند. طبیعی است که قانونگذار به مصداق «اذن در شیء اذن در لوازم آن است» باید ابزار و امکانات و صلاحیتهای قانونی مقتضی را در اختیار ضابطان قرار دهد تا در اعطای مسئولیت به آنها توجیه و تعادل بین تکالیف و صلاحیتها برقرار شود. اگر محیطبان ابزار تکافوبخش در مصاف متعرضان به محیط زیست و جانوران حفاظت شده نداشته باشد، منطقی برای بازخواست آنان در اهمال و قصور نسبت به تکالیف قانونی محوله وجود نخواهد داشت. مأمور نیروی انتظامی زمانی که برای دستگیری مجرم اقدام میکند، اگر با فرد مجرم درگیر شود حق دارد که به دفاع از خود بپردازد و اگر چنین مسئلهای برایش پیش آمد از مصونیت و حمایت قانونی برخوردار است. چرا که قانونگذار میداند برای تاٌمین امنیت باید اقتدار کافی به مأمور قانون داد و متعاقباً از او ایفای وظیفه را مطالبه کرد.
ما در این کتاب قصد داریم تا ببینیم انواع حمایتهایی که میتوان از یک محیطبان انجام داد چیست؟ و آیا این حمایتها وجود دارد یا خیر؟ همچنین وظایفی که محیطبان بر عهده دارند متناسب با شغل آنها بوده؟ یا وظایفی بیشازحد معمول بر عهدهشان قرار گرفته است. خطرات و مشکلاتی که در این حوزه برایشان ممکن است به وجود آید، چیست؟ و راهحل پیشگیری یا کاهش خطرات چه میباشد؟