مائو تسه تونگ (دون، دونگ، زدونگ) در ۲۶ دسامبر ۱۸۹۳ میلادی در شاوشان ایالت هونانِ چین متولد شد. این رهبر کاریزماتیک و رئیسجمهورِ جمهوری خلق چین (۱۹۵۸-۱۹۵۴)، در ۸۲ سالگی در ۹ سپتامبر ۱۹۷۶ در پکن مُرد.
پدرش مردی دقیق و مادرش زنی مذهبی بود و از آداب و رسوم دین بودا (۴۸۳ـ۵۶۳ ق.م) پیروی میکرد. وضع مالی خانوادهاش مناسب بود. مائو زبانهای انگلیسی، فرانسوی و آلمانی را نیز آموخت.
مائو به مدرسهای فرستاده شد که عقاید کنفوسیوس (۴۷۹ـ۵۵۱ ق.م) فیلسوف چینی را آموزش میداد. در سال ۱۹۱۸ از مدرسه حقوق و اقتصاد چانگشا فارغالتحصیل و برای ادامه تحصیل، وارد دانشگاه پکن شد. در ۱۹۱۸ که کتابدار دانشگاه پکن شده بود، با افکار سوسیالیستهای مشهور اروپا بویژه کارل مارکس (۱۸۸۳ـ۱۸۱۸) جامعهشناس و اقتصاددان آلمانی آشنا شد. او ایدئولوژی خود را از بازنگری اندیشههای مارکس و ولادیمیر ایلیچ اولیانوف لنین (۱۹۲۴ـ۱۹۱۷) رهبر انقلاب کبیر روسیه اخذ نمود. مائو از نظریهپردازان مارکسیسم ـ لنینیسم بود. آنچه مائو بر روش مارکس و لنین افزود، انتقال کانون مبارزه از کارگران شهری به دهقانان روستایی بود. به نظر مائو، حمایت تودهها، پیروزی نهایی جنبش انقلابی را تضمین میکند. تودههایی که متوجه استثمار خود از سوی گروههای حاکم شدهاند. او بر ترکیب جنگ چریکی با اتحاد دهقانان روستایی به عنوان محرک اصلی جنبش انقلابی تأکید داشت. وی از نقاط ضعف طبقه کارگر در شهرها آگاه بود و میکوشید تا وضعیت دهقانان روستایی را با تمرکز و اسکان آنها در یک محل بهبود بخشد.
اثر حاضر برای پژوهشگران جهت دستیابی به منابع دست اول آن هم برای نقد تفکر مائوئیستی مفید است والا فروپاشی نظام فکری کمونیستی و اغراقآمیز بودن اندیشههای مائو بر کسی پوشیده نیست. بطور قطع اندیشههای مائو، نادرست و باطل است و این امر بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست. برای مطالعه نقاط ضعف اندیشههای مائو میتوان کتاب مائوئیسم و بازتاب آن در ایران نوشته فرجاللّه میزانی (جوانشیر) را مطالعه نمود.