زاک نِلسون، در اتاق نشیمن خانهشان در سیارهی نبولِن ایستاده بود. او به دوستش دِریِک تِیلور خیره شده بود.
پدر و مادر زاک، خانم شِلی و آقای اوتو نلسون، روی کاناپه نشسته بودند. کاناپهی درخشان در هوا شناور بود و از نوعی میدان انرژی ساخته شده بود. خواهرهای دوقلوی زاک، شارلوت و کَتی هم کنار کاناپه روی زمین نشسته بودند.
آن شب، شب بازی خانوادگی در خانوادهی نلسون بود. آنها هرچند وقت یک بار دور هم جمع میشدند و یک مسابقهی خانوادگی ترتیب میدادند. آن شب هم قرار بود با هم مسابقهی حدس واژه با پانتومیم فضایی بدهند. سه تیم در این مسابقه شرکت داشتند: زاک و دریک در یک تیم بودند، شارلوت و کتی در تیم دوم و پدر و مادر زاک هم در تیم سوم بودند....