کتاب "لشکرکشی نادرشاه به هندوستان" سعی دارد تا دشواریها و تلاشهای بزرگمرد تاریخ ایران و آخرین جهانگشای این مرز و بوم یعنی نادرشاه را در جریان لشکرکشی و فتح هندوستان روایت کند و کار بزرگ وی را به نمایش بگذارد که چگونه او پس از عبور از خانهایی که چیزی کم از هفت خان اسطورهای رستم نداشت سرانجام در کرنال در نزدیکی دهلی شکست خردکنندهای به گورکانیان هند وارد آورد و پیروزمندانه وارد دهلی شد و پس از تصرف گنجینههای هند به عنوان غرامت لشکرکشی، بزرگمنشانه تاجبخشی کرد و تاج پادشاهی هند را با دست خود دیگر بار بر سر محمدشاه گورکانی گذاشت و او را بندهی خود و سرزمین هند را خراجگذار ایران کرد و از آن پس با شایستگی شاه شاهان شد.
کوشش ما بر این بوده است که با توجه به شناخت کم عموم مردم از نواحی شرقی کشور شامل افغانستان و پاکستان امروزی که روزگاری بخش بزرگی از کشور ما را تشکیل میدادهاند و ما امروز نسبت به آن احساس بیگانگی میکنیم به طوری که کمتر کسی را میتوان یافت که شهرهای مهم این دو کشور را بشناسد، در لابلای متون خواننده یا شنونده را با این مناطق آشناتر سازیم.
- در قسمتی از مقدمه این کتاب میخوانید:
چندین سال پیش بود که برای نخستین بار از آرامگاه نادرشاه در مجموعه باغموزه نادری مشهد بازدید کردم. در نگاه اول شکوه و عظمت مجسمه نادرشاه، این شاهکار هنری، خیره کننده و شگفت آور بود خصوصا که طراح این بنای یادبود در اغراقی غرورآمیز نادر را سوار بر اسبی عراقی در مقایسه با سربازانش چنان بزرگ و با ابهت به نمایش درآورده بود که انسان را ناخودآگاه به یاد بزرگی نادرشاه و ابعاد برجسته شخصیت وی میانداخت. جذابیت این بازدید با وجود روایتگری میهن پرست، آگاه و نادر دوست دو صد چندان بود خصوصا در فرازی از سخنانش که در باره فتح هندوستان به دست نادرشاه حماسه سرایانه سخن میگفت و به نوجوانانی بی توجه در حلقه حضار نهیب میزد که به گوش باشید بلکه بهرهای از عظمت این مرد نصیب شما شود، تو گویی که نادرشاه در وجود او زنده شده و در حال موعظه و خطابه بود. درست به یاد دارم که میگفت: شکست هندیها به دست نادرشاه چنان خردکننده بود که از نادر برای مردم هند اسطورهای دهشتناک ساخت و هنوز هم پس از چندین قرن آنها گاه کودکان خردسال خود را با نام نادر میترسانند و تربیت میکنند و او خود این واقعیت را به چشم دیده بود.
ولی حقیقتا این نادر که بود و در هندوستان چه کرد که حتی پس از گذشت چندین قرن از این رویداد با بهره گیری از منابع و نسخ هندی و ایرانی میتوان دریافت که دو ملت ایران و هند روایتهای گوناگونی از کار بزرگ وی دارند و او همواره در یاد دو ملت زنده است و البته نه یکی الزاما با روایت شیرین پیروزی و دیگری به ناچار با روایت تلخ شکست، و دو ملت ایران و هند در باره این کار بزرگ قلم فرسایی کرده و کتابهای متعددی مینویسند و یا هنرنمایی کرده و آثار هنری زیبایی خلق میکنند.....