قهرمان/راوی کتاب ناطور دشت، پسری نیویورکی و شانزده ساله به نام هولدن کالفیلد است. او در شرایطی خاص، مدرسهاش در پنسیلوانیا را ترک گفته و سه روز را به صورت مخفیانه در نیویورک میگذراند. هولدن به شکل خارق العادهای، هم بسیار ساده و هم بسیار پیچیده است و این موضوع، صدور نظری قطعی دربارهی این شخصیت و داستانش را عملا غیرممکن میکند. شاید تنها چیزی که میتوان با اطمینان دربارهی هولدن گفت این است که او با علاقهای وافر و حتی گاهی اوقات زیاده از حد، به زیبایی پا به این دنیا گذاشته است. نقطه نظرهای گوناگونی در این رمان به چشم میخورند: کودکان، بزرگترها و افراد نادیده گرفته شده؛ اما همان طور که انتظار میرود، افکار هولدن، شیواترین و به یاد ماندنیترین نقطه نظر موجود در رمان است. این رمان کلاسیک از جی. دی. سلینجر که برای اولین بار در سال ۱۹۵۱ به چاپ رسید، به زیبایی تمام، بیانگر خشمها و سرکشیهای دوران نوجوانی است. ناطور دشت، در تمامی لیستهای برترین آثار ادبی دنیا جایی همیشگی داشته و از تأثیرگذارترین آثار نوشته شده در قرن بیستم است. این کتاب، به خاطر بیان بیپرده و صریح تمامی افکار یک نوجوان، بارها باعث به وجود آمدن جنجالهای مختلفی در طول زمان شد و در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، هر پسر نوجوانی بیصبرانه دوست داشت که این کتاب را بخواند.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۰۹ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 296 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۴۸:۰۰ |
نویسنده | جی دی سلینجر |
مترجم | احمد کریمی |
ناشر | انتشارات امیرکبیر |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The Catcher in the Rye |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۲/۲۹ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
داستانِ آمریکایی و ۲۰۷ صفحهایِ ناتور دشت روایتگر سه شبانه روز از زندگی پسری نوجوان به اسم هولدن کالفیلد است که در سی و دو سالگیِ نویسنده یعنی جی.دی. سلینجر به چاپ رسیده است. هولدن صادق نترس چموش و سر به هواست. در حالی که سالهای زیادی از تجربه زیست او نمیگذرد تجربه مرگ برادر مشغولیت برادری دیگر در صنعت سینما و حضور کمرنگ پدر و مادر از هولدن آدمی با درک و فهم بالا ساخته است. جهانبینی و نگاه هولدن نسبت به آدمهای متفاوت از خودش بیتوجه به سن و سال و دریافت جزئیات قابل توجه از آنها برای من بسیار جالب و قابل درنگ بود. هولدن احساس تعلق خاطر به آدمها ندارد و یا شاید بعد از مرگ برادرش تعلق را از دست داده است اما در نهایت عشق او به دنیای کودکان و آرزوی در سر نسبت به آنها او را به ادامهی زندگی به شکلی عادی وامیدارد. داستان پیچیده نیست پلانی تک خطی دارد و بسیار همدلانه نگاشته شده است.
هولدن کجا هستی ؟ مهم نیست که مزخرف بگویند و بگویند که گم شده ای ! صدای مرا می شنوی ؟ بله ، چون همه را به یاد دارم نمی توانم گذشته را فراموش کنم . بنابراین ، گوش بده ، به افسر یا درجه داری مراجعه کن و بگو گم شده ای . بیهوده پرسه نزن ! کاری نکن که مردم فکر کنند گم شده ای ... اگر از ناطور دشت لذت بردید حتما غریبه اثر همین نویسنده رو هم بخونید ، لذت خواهید برد :)))
کیف کردم از قلمش.به عنوان کسی که بیش از ۱۰۰ تا کتاب سنگین از داستایوفسکی و... خونده میگم. بخونید کیف کنید قلم ساده و روان و روراستی شخصیت هولدن رو.
خیلی جالب و متفاوت بود و متن روان و ساده ای داره ، به نوعی نحوه تفکر یک نوجوان رو نشدن میده که شاید خیلی از انسانها در یک دوره ای از زندگیشون تجربه کرده باشن
به جرعت میتونم بگم جزو بهترین کتابهایی هستش که تو زندگیم خوندم با وجود جزئیات اصلا خسته کننده نبود و روند داستان خیلی زیبا پیش میرفت
کل کتاب یه rant بزرگ بود ولی برعکس چیزی که فکرمیکردم حوصله سر بر و اعصاب خوردکن نبود اتفاقا بسیار خوشخوان و سرگرم کننده بود.
بد نیست منتظر بودم آخر داستان با نتیجه گیری یا پیام آموزنده ای تموم بشه. لااقل از نوع داستان اینطوری بنظر میرسید
چندین بار این کتاب رو شروع ب خوندن کردم و نیمه رهاش کردم
من از این کتاب زیاد شنیده بودم آدم رو درگیر می کنه ولی چیزی به فکر آدم اًضاله نمی کنه
کتاب جالبی هستش خوشم اومد ازش