حافظهتان را از دست میدهید و هیچکس حاضر نیست برایتان چیزی از قبل و بعد ماجرا تعریف کند! عجیب و غمانگیز نیست؟! حتما همینطور است. حالا تصور کنید، بعد از این که حافظهتان را از دست میدهید، همه خانواده اشرافیتان در جزیره خصوصی بیمار میشوند و حتی از خانه قدیمی محل اقامتتان هم دیگر خبری نیست! همه اینها، هم میتواند عجیب و سوالبرانگیز باشد، هم ترسناک!
موضوع کتاب صوتی «ما دروغگو بودیم» دقیقا همین است. نویسنده به توصیف زندگی یک خانواده ثروتمند پرداخته که تابستانها را در جزیره خصوصی خود میگذرانند که در یکی از همین تابستانها اتفاق عجیبی رخ میدهد. این اتفاق شبیه معماست و شما با کلاف سردرگمی روبهرو میشوید که دوست دارید زود باز شود و به علامت سوال بزرگ توی ذهن شما جواب داده شود.
- درباره کتاب صوتی «ما دروغگو بودیم»:
این کتاب صوتی را که پایانبندی فراموشنشدنی و غافلگیرانه آن یکی از ویژگیهای منحصربهفردش است، امیلی لاکهارت نوشته است. کتاب «ما دروغگو بودیم» تا کنون جوایز بسیاری از جمله «جایزهی کتاب ملی برای نوجوانان»، «جایزهی مایکل لوپز چاپز»، «جایزهی تخیل کودکان»، «جوایز سالانه؛ که توسط نویسندگان انگلیسی بریتانیا انتخاب میشوند» و «بهترین کتاب سال» در انگلستان را از آنِ خود کرده است.
کتاب صوتی پیشِ رو در۵ فصل، داستانی کلاسیک از یک زندگی اشرافی را روایت میکند که تجملات و زیبایی، از مهمترین امتیاز آن خانواده است. اما چیزی که موجب شگفتانگیز بودن کتاب میشود و آن را در زمرهی پرفروشترینهای دنیا قرار داده است، محتوای پرکشش آن و اتفاقات پیشبینیناپذیری است که در پایان داستان به اوج خود میرسد.
- چرا شنیدن کتاب صوتی «ما دروغگو بودیم» را به شما پیشنهاد میکنیم؟
«پدرم آخرین چمدان را روی صندلیِ عقبِ مرسدس گذاشت و استارت زد. بعد یک تپانچه درآورد و توی سینهام شلیک کرد. من در باغچه ایستاده بودم و افتادم. سوراخِ گلوله بازِ باز شد و قلبم از قفسهی سینه درآمد و وسطِ گُلها افتاد. خون شَتَک زد از زخمِ بازم، بعد از چشمهایم، از گوشهایم، دهنم.»
این بخش کوتاه از متن کتاب، عجیب و دلهرهآور نیست؟ هست! بیاغراق هست و همین چند خط نشان میدهد با کتاب و موضوعی هیجانی طرفیم که میتواند شنیدن آن تجربه متفاوتی برایمان باشد.