0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
سه قطره خون
٪30

معرفی، خرید و دانلود کتاب صوتی سه قطره خون

نویسنده:
صادق هدایت
درباره سه قطره خون
- درباره کتاب صوتی سه قطره خون: کتاب صوتی «سه قطره خون» یکی از آثار معروف «صادق هدایت» است. داستانی سورئالیستی که زندگی یک دیوانه را در دیوانه‌خانه بیان می‌کند. - خلاصه‌ای از کتاب صوتی سه قطره خون: داستان دیوانه‌ای که از بستری شدنش در دارالمجانین یک سال می‌گذرد و در این یک سال تنها یک فکر و آرزو را در سر داشته آن هم داشتن کاغذ و قلم برای مکتوب کردن ذهنیت‌‌هایش. روز قبل از شروع داستان اتاق او را جدا کرده‌اند و کاغذ و قلم در اختیارش گذاشته‌اند. اما اکنون دیگر او حرفی برای گفتن ندارد و کاغذهایش را با خطوط در هم و برهم پرکرده است. تنها جمله‌ای که از این خطوط قابل‌فهم این سه قطره خون هست. این سه قطره خون اساس بقیه داستان را شکل می‌دهد و مفاهیم زیادی را در خود گنجانده است. درواقع این سه قطره همچون سه‌نقطه ای است که در انتهای برخی جملات نوشته می‌شود و نشان‌دهنده این است که حرفی برای گفتن هست اما نمی‌توان یا نمی‌شود آن را نوشت. در اینجا هم دیوانه سخنان زیادی دارد که قادر به نوشتن آن‌ها نیست و یا ترسی مانع از نوشتن او می‌شود. این سه قطره می‌تواند هر چیزی باشد می‌تواند هر حرفی در آن گنجانده شود. هدایت در آثارش همیشه نشان داده است که تحت تأثیر فرهنگ و افسانه‌های هندی قرار دارد. در این داستان هم سه قطره خون نشانگر داهایی است که پرجاپتی خدای آفرینش در افسانه‌های هندی به مخاطبینش می‌گفت او در جواب خدایان دیگر، مردم و شیاطین هر بار به گفتن دا دا دا اکتفا می‌کرد و آن‌ها این گفته او را هر بار به‌گونه‌ای مختلف برداشت و تفسیر می‌کردند. حال این سه قطره خون در این داستان همان سه دا یا سه‌نقطه است که می‌توان هر بار به‌گونه‌ای آن را برداشت و تفسیر کرد. خون حیات‌بخش است و سه قطره خون حیاتی در دل کرختی و افسردگی این داستان است. این داستان سورئالیستی همانند تمام آثار هدایت سرشار از پوچ‌گرایی، حس خودکشی، تنهایی و توهم و گفته‌هایی عمیق و مبهم است که درکشان سخت است. داستان‌های هدایت می‌توانند خواننده حرفه‌ای را به تفکرهای عمیق وادارد. سه قطره خون نیز از این قاعده مستثنا نیست و مفاهیم تامل‌برانگیزی در آن وجود دارد که حیرت مخاطب را برمی‌انگیزد. - قسمتی از کتاب سه قطره خون: یک دکتر داریم که قدرتی خدا چیزی سرش نمی‌شود، من اگر بجای او بودم یک‌شب توی شام همه زهر می‌ریختم می‌دادم بخورند، آن‌وقت صبح توی باغ می‌ایستادم دستم را به کمر می‌زدم، مرده‌ها را که می‌بردند تماشا می‌کردم اول که مرا اینجا آوردند همین وسواس را داشتم که مبادا به من زهر بخورانند، دست به شام و ناهار نمی‌زدم تا اینکه محمدعلی از آن می‌چشید آن‌وقت می‌خوردم، شب‌ها هراسان از خواب می‌پریدم، به خیالم که آمده‌اند مرا بکشند. همه این‌ها چقدر دور و محوشده... همیشه همان آدم‌ها، همان خوراک‌ها، همان اتاق آبی که تا کمرکش آن کبود است. دو ماه پیش بود یک دیوانه را در آن زندان پائین حیاط انداخته بودند، با تیله شکسته شکم خودش را پاره کرد، روده‌هایش را بیرون کشیده بود با آن‌ها بازی می‌کرد. می‌گفتند او قصاب بوده، به شکم پاره کردن عادت داشته. اما آن‌یکی دیگر که با ناخن چشم خودش را ترکانیده بود، دست‌هایش را از پشت بسته بودند. فریاد می‌کشید و خون به چشمش خشک‌شده بود. من می‌دانم همه این‌ها زیر سر ناظم است: " مردمان اینجا همه هم این‌طور نیستند. خیلی از آن‌ها اگر معالجه بشوند و مرخص بشوند، بدبخت خواهند شد. مثلا این صغرا سلطان که در زنانه است، دو سه بار می‌خواست بگریزد، او را گرفتند. پیرزن است اما صورتش را گچ دیوار می‌مالد و گل شمعدانی هم سرخابش است. خودش را دختر چهارده‌ساله می‌داند، اگر معالجه بشود و در آینه نگاه بکند سکته خواهد کرد بدتر از همه تقی خودمان است که می‌خواست دنیا را زیرورو بکند و باآنکه عقیده‌اش این است که زن باعث بدبختی مردم شده و برای اصلاح دنیا هر چه زن است باید کشت، عاشق همین صغرا سلطان شده بود. همه این‌ها زیر سر ناظم خودمان است. او دست تمام دیوانه‌ها را از پشت بسته، همیشه با آن دما غ بزرگ و چشم‌های کوچک به شکل وافوری‌ها ته باغ زیر درخت کاج قدم می‌زند. گاهی خم می‌شود پائین درخت را نگاه می‌کند، هر که او را ببیند می‌گوید چه آدم بی‌آزار بیچاره‌ای که گیر یک دسته دیوانه افتاده. اما من او را می‌شناسم. من میدانم آنجا زیر درخت سه قطره خون روی زمین چکیده. یک قفس جلوپنجره‌اش آویزان است، قفس خالی است، چون گربه قناری‌اش را گرفت، ولی او قفس را گذاشته تا گربه‌ها به هوای قفس بیایند و آن‌ها را بکشند. "دیروز بود دنبال یک گربة گل باقالی کرد: همین‌که حیوان از درخت کاج جلوپنجره‌اش بالا رفت، به قراول دم در گفت حیوان را با تیر بزند. این سه قطره خون مال گربه است، ولی از خودش که بپرسند می‌گوید مال مرغ حق است." از همه این‌ها غریب‌تر رفیق و همسایه‌ام عباس است، دو هفته نیست که او را آورده‌اند، با من خیلی گرم گرفته، خودش را پیغمبر و شاعر می‌داند. می‌گوید که خرکاری، بخصوص پیغمبری، بسته به بخت و طالع است. هرکسی پیشانی‌اش بلند باشد، اگر چیزی هم بارش نباشد، کارش می‌گیرد و اگر علامت دهر باشد و پیشانی نداشته باشد بروز او میفتد. عباس خودش را تارزن ماهر هم می‌داند. روی یک‌تخته سیم کشیده به خیال خودش تار درست کرده و یک شعر هم گفته که روزی هشت بار برایم می‌خواند. گویا برای همین شعر او را به اینجا آورده‌اند، شعر یا تصنیف غریبی گفته: "دریغا که بار دگر شام شد،" سراپای گیتی سیه‌فام شد، "همه خلق را گاه آرام شد،"مگر من، که رنج و غمم شد فزون." جهان را نباشد خوشی در مزاج، " به‌جز مرگ نبود غمم را علاج،" ولیکن در آن گوشه در پای کاج، "چکیده است بر خاک سه قطره خون" - درباره صادق هدایت: صادق هدایت نویسنده ایرانی که آثار او در جهان شهرت دارد زاده سال ۱۲۸۱ در تهران است. او در فرانسه تحصیل کرد و آثار ادبی بی‌نظیری را خلق کرد. هدایت بسیار از زندگی‌ها و افکار معمولی بیزار بود او آن‌قدر با این دنیای معمولی فاصله داشت که دچار افسردگی و پوچ‌گرایی شدیدی شده بود و بارها اقدام به خودکشی کرد. کتاب‌های او سرشار از مفاهیم عمیق است که درک آن برای خواننده‌ای که با قلم او آشنا نباشد کمی سخت است. یکی از معروف‌ترین آثار هدایت بوف کور است. هدایت یکی از مخالفان شدید گوشت‌خواری بود و کتابی هم درباره فواید گیاه‌خواری نوشت. او معتقد بود گوشت‌خواری خوی وحشیگری را در انسان‌ها افزایش می‌دهد. همچنین او در کتاب‌هایش انتقاد شدیدی به خرافه‌پرستی دارد. هدایت در دوره‌ای همراه با مسعود فرزاد، بزرگ علوی و مجتبی مینوی گروهی را تشکیل دادند و نام آن را ربعه نهادند. هدایت در سال ۱۳۲۹ دوباره به فرانسه رفت و یک سال پس‌ازآن با گاز خودکشی کرد و درگذشت. از آثار او می‌توان به بوف کور، زنده‌به‌گور، سایه‌روشن، سگ ولگرد، توپ مرواری، ولنگاری، حاجی‌آقا و... اشاره داشت.

شناسنامه

فرمت محتوا
mp۳
حجم
15.۵۹ مگابایت
مدت زمان
۲۲:۳۷
نویسندهصادق هدایت
راویرضا عمرانی
ناشراستودیو نوار
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۰/۰۲/۱۱
قیمت ارزی
4 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
mp۳
۱۵.۵۹ مگابایت
۲۲:۳۷

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.7
از 5
براساس رأی 15 مخاطب
5
ستاره
86 ٪
4
ستاره
6 ٪
3
ستاره
0 ٪
2
ستاره
0 ٪
1
ستاره
6 ٪
7 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5

شاهکاری بی نظیر با صدای زیبا و اجرای استادانه ی جناب عمرانی عزیز

5

سه تا سور زده به رئالیسم جادویی... و اجرای بی نظیر آقای عمرانی

5

بسیار عالی روایت شده، شنیدنش حسی فراتر از خوندن کتاب برام داشت.

5

شاهکار با صدای استاد عمرانی

4

چندتا از قصه‌ها عالی بودن

5

بسیار زیبا و عالی

5

بسیار زیبا

4.6
(14)
28,000
٪30
19,600
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو
سه قطره خون
سه قطره خون
مجموعهو داستان ۵۷

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
سه قطره خون
٪30
سه قطره خون
صادق هدایت
استودیو نوار
4.6
(14)
28,000
٪30
19,600
تومان